ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بوده باشد؟ آيا باور كردنى است كه نور ظلمت آورد، و جهل معرفت زايد؟.

و اما بحث از اينكه آيا اين كتاب در ادعاى خود صادق است و اينكه خود را كلام خدا و در راه و هدف خود حق معرفى مى‏كند، راست است و آيا كتب مقدسه ديگر، مانند:

" عهدين" و" اوستا" در مورد قضاوت‏هاى قرآن چه نظرى دارند و آيا بحث‏هاى علمى ديگر، مانند: بحث‏هاى تاريخى، طبيعى، رياضى، فلسفى و اجتماعى، چه نشان مى‏دهند، اينگونه بحث‏ها از وظيفه مفسر بيرون است و هرگز روا نيست به بحث تفسير آميخته يا جانشين آن شوند.

آرى بحث تفسير تنها بحث در آيات كريم قرآن است، و به طورى كه آيه" أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً" «1» گواهى مى‏دهد، از آيات قرآنى شبهاتى يكى پس از ديگرى به ذهن مى‏آيد كه در نتيجه به نظر انسان مى‏رسد كه در آيات قرآن، اختلافات زيادى باشد، فلان آيه با آيه ديگرى متناقض و يا مضمون فلان آيه مخالف حق و حقيقت و مناقض با آيه‏اى باشد كه مى‏فرمايد:" قرآن تنها به سوى حق دعوت مى‏كند" و همين آيه مى‏فرمايد قرآن خود براى ازاله اين شبهات كافى است، و اگر در آن تدبر شود پاره‏اى از آن آيات حل مشكل و ازاله شبهه از پاره ديگرش مى‏كند، و شخصى كه عهده‏دار تفسير آن شده است، بايستى براى فهميدن مراد و مقصود هر آيه، از آيات ديگر، استمداد جسته و از آنها استشهاد كند. پس نبايد در برخورد به امثال آيه مورد بحث، اجازه چنين جسارتى به خود بدهد كه بگويد: قرآن مشتمل بر مطالب خلاف واقع است!، بلكه بايد در ساير آيات مشابه آن دقت نموده و شبهه را بر طرف سازد.

و اما اينكه چرا قرآن مواد تاريخ و جزئيات داستان را نقل نمى‏كند، البته جهت و علتش روشن است، و آن اين است كه قرآن كريم كتاب دعوت و هدايت است، و در اين رسالت و هدفى كه دارد، يك قدم راه را به طرف چيزهاى ديگر، از قبيل تاريخ و يا رشته‏هاى ديگر كج نمى‏نمايد، زيرا هدف قرآن تعليم تاريخ، و مسلكش، مسلك رمان‏نويسى نيست.

هيچ كارى به اينكه فلانى پسر كيست و نسبش چيست و حوادث تاريخى مربوط به او در چه زمان و مكانى رخ داده است، نداشته و متعرض ساير مشخصاتى كه يك تاريخ‏نويس يا زمان‏نويس، بى نياز از ذكر آن نيست، نميشود، چون تعرض به اينگونه خصوصيات در هدف‏

(1) چرا تدبر نمى‏كنند در قرآن؟ اگر قرآن از ناحيه غير خداوند بود چه بسا در آن اختلاف بسيارى مى‏يافتند. سوره نساء آيه 82

/ 546