ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از آيات مربوط به داستان آن حضرت استفاده مى‏شود كه احتجاج وى در باره پروردگارى ستاره، خورشيد و ماه بعد از احتجاجى بوده است كه در باره اصنام نموده، و از دقت در جريان امر برمى‏آيد كه گفتگوى وى با پادشاه وقت، بعد از ظهور امر و شيوع مخالفتش با كيش بت‏پرستى و ستاره‏پرستى و بعد از داستان بت شكستن وى بوده. و نيز چنين مى‏نمايد كه اولين بارى كه شروع به دعوت خود نموده، نخست به دعوت پدر پرداخته در حالى كه در خانه او بوده سپس به دعوت مردم و مخالفت با دين آنان پرداخته است و از اينجا معلوم مى‏شود كه اولين بارى كه به احتجاج و استدلال پرداخته همان احتجاج در برابر پدر و قوم خود بوده است.

" وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ..."

ظاهر سياق اين آيه چنين مى‏فهماند كه مى‏خواهد با كلمه" كذلك" اشاره كند به رؤيتى كه در آيه قبلى:" وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّي أَراكَ ..." ذكر شده و ابراهيم مدعى آن است كه:" من، تو و قومت را در گمراهى مى‏بينم يعنى حق را مشاهده مى‏كنم" بنا بر اين، معناى آيه اين مى‏شود كه: ما به اين نحو از ارائه، ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم ارائه داديم.

با كمك اين اشاره و دلالت آيه بعد:" فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ" كه دلالت مى‏كند بر اينكه ما بعد آن مرتبط به ما قبل آن است، ميتوان فهميد كه كلمه" نرى" در عين اينكه مضارع است مع ذلك حال گذشته را حكايت مى‏كند، نظير كلمه" نريد" در آيه" وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ" «1» كه در عين مضارع بودن، حكايت حال گذشته است.

بنا بر اين، معناى آيه اين مى‏شود كه: ما ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم و همين معنا باعث شد كه پى به گمراهى پدر و قوم خود برده و به احتجاج با آنان بپردازد، و ما هم پى در پى با همين ارائه ملكوت تاييدش كرديم تا آنكه شب فرا رسيد و چشمش به ستاره افتاد.

پس اينكه بعضى از مفسرين گفته‏اند جمله" وَ كَذلِكَ نُرِي ..." نظير جمله معترضه‏اى است كه به ما قبل و ما بعد خود ارتباط ندارد، و همچنين اينكه بعضى ديگر گفته‏اند كه مساله ارائه ملكوت اولين ظهورش در كار ابراهيم آن شبى بود كه ستاره را ديد، صحيح نبوده و نبايد به آن اعتنا كرد.

و اما معناى ملكوت آسمانها و زمين- بايد دانست كه" ملكوت" مانند" ملك" مصدر و

(1) سوره قصص آيه 5

/ 546