بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بسيار كم ديده مىشود و" زهره" در بين آن چهار سياره ديگر، از جهت تنگى مدارش، نمىتواند بيش از چهل و هفت درجه از خورشيد فاصله بگيرد و هميشه همراه خورشيد است، از اين جهت به ذهن مىرسد كه كوكب مزبور همان زهره بوده است چرا كه زهره گاهى قبل از خورشيد طلوع مىكند و عوام آن را ستاره صبح مىنامند، و گاهى در دنبال آن قرار گرفته و در نتيجه بعد از غروب خورشيد در همان طرف مغرب ظاهر مىشود و چيزى نمىگذرد كه غروب مىكند. و گاهى كه اين وضع در نيمه دوم ماه، يعنى شب هجدهم، نوزدهم و بيستم ماه قمرى اتفاق مىافتد. ظهور زهره تقريبا با غروب خورشيد، و غروب آن تقريبا با طلوع ماه مقارن مىشود، زيرا در اين شبها اول آفتاب غروب مىكند و پس از آن ستاره زهره هويدا شده پس از يك يا دو ساعت در همان جهت غربى افق غروب نموده و پس از آن بلا فاصله و يا به فاصله مختصرى از ماه، طلوع مىكند و اين خصوصيت تنها در ستاره زهره است، و اگر در مشترى و مريخ و زحل هم اتفاق بيفتد صرف اتفاق و آنهم بسيار نادر و كم است.علاوه بر اينكه ستاره زهره در بين ستارگان درخشان، از همه زيباتر و روشنتر است، به طورى كه پس از فرا رسيدن شب، اولين ستارهاى است كه نظر بيننده را به خود جلب مىنمايد، و از اين روى مىتوان گفت ستاره مورد اشاره ابراهيم، همين ستاره بوده است، و آيه شريفه بر اين ستاره بهتر منطبق مىشود، زيرا بر حسب ظاهر، بين غروب ستاره و طلوع ماه فاصله نينداخته است. و از اين ظهور استفاده مىشود كه طلوع ماه به دنبال غروب ستاره بوده، و اين خود مؤيد ما است. پارهاى از روايات هم كه از ائمه اهل بيت (ع) نقل شده ادعاى ما را تاييد مىكند، چون در اين روايات دارد: ستاره مزبور، زهره بوده است. پس بنا بر اين، ابراهيم (ع) همين ستاره را ديده و قوم او نيز همان را مىپرستيده و برايش قربانى مىكردهاند، و اين واقعه در يكى از شبهاى نيمه دوم ماه بوده و آن حضرت نخست زهره را در جهت غربى افق ديده و پس از غروب آن به طلوع ماه برخورده است.
مراد از" رب" در آنجا كه گفت:" هذا رَبِّي" همانا مالك چيزهايى است كه مربوب آن پروردگارند، و رب مدبر امر آنها است، نه پروردگارى كه آسمانها و زمين و هر چيز ديگرى را از عدم به وجود آورده است، زيرا خداى سبحان، جسم و جسمانى نيست، و در ظرف زمان نمىگنجد، و مورد اشاره واقع نمىشود. از آيه" يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا" «1» و ساير آياتى كه كلام ابراهيم را حكايت مىكند برمىآيد كه(1) پدر جان! به درستى كه مرا از علم بهرههايى دادهاند كه به تو ندادهاند، پس مرا پيروى كن تا به صراط مستقيم راهنماييت كنم. سوره مريم آيه 43