توجيه وجه به سوى خدا به معناى عبادت او است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نخست با جمله" لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ" اظهار كرد كه دل من علقه و دلبستگى به اين شركا ندارد، آن گاه با جمله" لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ" گوشزدشان كرد كه پرستش شركا گمراهى است، و در مرحله آخر با جمله" يا قَوْمِ إِنِّي بَرِي‏ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ" صريحا بيزارى خود را اعلام نمود، اينك با جملات آيه مورد بحث به سوى توحيد تام گراييده، ربوبيت و معبوديت را منحصرا براى كسى اثبات مى‏كند كه آسمانها و زمين را از نيستى به هستى درآورده، و بت‏پرستى و شرك را از خود نفى كرده و مى‏فرمايد:" إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ" بنا بر اين معناى اينكه گفت:

" روى خود را متوجه آن كسى مى‏كنم ..." كنايه از اين است كه من با عبادت خود تنها به سوى خداوند روى مى‏آورم، چون لازمه عبوديت و مربوبيت اين است كه مربوب در نيروى خود و اراده‏اش وابسته به رب خود باشد، و او را بخواند، و در جميع كارهايش به او رجوع كند، و معلوم است كه دعا و رجوع، جز با توجيه وجه و روى آوردن، محقق نمى‏شود.

توجيه وجه به سوى خدا به معناى عبادت او است‏

بنا بر اين، توجيه وجه، كنايه است از همان عبادت كه آن نيز عبارت است از دعا و رجوع.

ابراهيم (ع) در اين كلام خود صريحا از پروردگار خويش اسم نبرده بلكه وصفى از اوصاف او را ذكر كرده است كه احدى حتى مشركين هم در آن وصف نزاع و خلافى ندارند. و آن وصف عبارت بود از" خالق بودنش براى زمين و آسمان"، و اين معنا را هم به طور عادى بيان نكرد و نگفت:" پس روى خود را متوجه خالق زمين و آسمانها مى‏كنم" بلكه به عبارت" موصول" و" صله":" كسى كه آسمانها و زمين را خلق كرده" تعبير نمود، تا دلالت بر عهد نموده و امر بر احدى از آنان مشتبه نگردد، و لذا گفت:" لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ" يعنى من با عبادت خود روى به درگاه كسى مى‏آورم كه ايجاد هر چيزى منتهى به او است و خود شما هم او را ما فوق خدايان خود مى‏شناسيد. آن گاه با كلمه" حنيفا" شركايى را كه مشركين اثبات مى‏كردند نفى نموده و فهمانيد كه" من از آن شركا اعراض كرده و بدرگاه خداوند ميل نموده و رو به سوى او مى‏آورم"، سپس همين معنا را با جمله" وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ" تاكيد نمود.

پس در مجموع، اين آيه، هم اثبات معبوديت براى خداوند هست و هم نفى شريك از او، قريب به آنچه كه كلمه طيبه" لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ" آن را بيان مى‏نمايد.

" لام" ى كه در" للذى" است لام غايت و به معناى" الى" است، و در خيلى از موارد همانطورى كه" الى" در غايت استعمال مى‏شود" لام" هم به كار مى‏رود، از آن جمله است‏

/ 546