ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يافته‏ام، و او مرا با نشان دادن ملكوت آسمانها و زمين آگاهى‏ها داده و حجت‏ها آموخت تا بتوانم ربوبيت را از هر چه غير او است، از قبيل ستارگان و بت‏ها، سلب نمايم، و من اينك دريافته‏ام كه از پروردگارى كه مدبر امور من است بى نياز نيستم، و از همين ارتكاز نتيجه مى‏گيرم كه پروردگار من تنها كسى است كه مى‏تواند مدبر امور من باشد و چون مدبر امور من تنها خداى سبحان است پس فقط او پروردگار من است، و او را در پروردگاريش شريكى نيست، و با اين همه دستگيرى‏ها كه از من كرده و اين هدايتى كه مرا فرموده ديگر چه حاجت كه به حجت شما گوش داده و در باره ربوبيت بت‏ها با شما بحث كنم؟ بحث براى فهميدن و راه يافتن است، و من راه صحيح را يافته و به مقصد رسيده‏ام. اين همان معنايى است كه از ظاهر آيه مورد بحث، به ذهن انسان تبادر مى‏كند. البته اگر از اين ظاهر صرفنظر كنيم معناى دقيق‏ترى در آن است كه درك آن محتاج به دقت بيشترى است، و آن اين است كه ابراهيم (ع) خواسته است با جمله" وَ قَدْ هَدانِ" با خود هدايت، استدلال كند، نه اينكه بگويد با داشتن هدايت احتياجى به استدلال ندارم. يعنى اينكه خواسته است بفرمايد: خداوند با تعليم حجت‏هايى بر اثبات ربوبيت خود و نفى ربوبيت غير، مرا هدايت نموده و همين هدايت او دليل بر اين است كه او است پروردگار من، و پروردگارى غير او نيست. زيرا هدايت بندگان به سوى خود، يكى از شؤون تدبير پروردگارى است، پس تنها كسى مى‏تواند هدايت كند كه خود پروردگار باشد. و اگر خداى تعالى علاوه بر اينكه آفريدگار زمين و آسمان است، پروردگار هم نبود، يقينا مرا هدايت نمى‏كرد، و اين وظيفه را به عهده كسى مى‏گذاشت كه از پيش او سمت پروردگارى را به عهده داشت، و ليكن مى‏بينم كه او خودش مرا هدايت كرده، پس او پروردگار من است.

و بنا بر اين معنا، ديگر جا ندارد كه مشركين بگويند: اين هدايتى هم كه تو در مساله ربوبيت يافته‏اى، و اين حجت‏هايى كه آموخته‏اى، همه از الهامات همين خدايان ما است، زيرا هيچ وقت كسى تيشه به دست دشمن خود نمى‏دهد كه با همان تيشه ريشه‏اش را بزند.

چطور ممكن است بعضى از خدايان مشركين به ابراهيم حجت‏هايى بياموزند كه ابراهيم با همان حجت‏ها خدايى آن خدايان را فاسد و تباه سازد؟ آرى، مشركين نمى‏توانستند به ابراهيم چنين جوابى بدهند.

و ليكن مى‏توانستند بگويد- يا اينكه گفتند-:" اين سخنانى كه تو نام آن را حجت و هدايت گذارده‏اى در حقيقت ضلالت است، و اين غضب خدايان ما است كه تو را به چنين روزى انداخته كه نمى‏توانى به ربوبيت آنها پى ببرى و اين حرفها را هم خدايان ما به تو تلقين‏

/ 546