" امن" و" اهتدا" از خواص و آثار ايمان است، اگر با ظلم پوشيده نشود
آيه مورد بحث، چه كلام ابراهيم باشد، و چه كلام مشركين و چه كلام خداى تعالى در هر حال متضمن تاكيدى است قوى، زيرا مشتمل است بر اسناد متعددى كه تماميش در جملههاى اسميه است، يكى اسنادى است كه در جمله اسميه" لَهُمُ الْأَمْنُ" است، و يكى اسنادى است كه در جمله اسميه" أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ" است، چون جمله" لَهُمُ الْأَمْنُ" خبر است از براى" اولئك" كه روى هم جملهاى را تشكيل مىدهند، و تازه اين مبتدا و خبر روى هم خبر" الَّذِينَ آمَنُوا" و متضمن اسناد ديگرى در جمله اسميه ديگرى است، و همچنين جمله" وَ هُمْ مُهْتَدُونَ" كه عطف شده است بر جمله" لَهُمُ الْأَمْنُ".نتيجه اين تاكيدهاى پى در پى، اين است كه نبايد به هيچ وجه در اختصاص" امن" و" اهتداء" به مؤمنينى كه چراغ ايمان را در پس پرده ظلم قرار ندادند، شك و ترديد نمود، و از اين رو آيه شريفه دلالت مىكند بر اينكه" امن" و" اهتداء" از خواص و آثار ايمان است، البته به شرط اينكه ايمان به وسيله ظلم پوشيده نشود. چون كلمه" لبس" كه در آيه است به معناى" ستر" است، هم چنان كه راغب هم در مفردات خود گفته كه:" اصل ماده" لبس"- به فتح لام- به معناى ستر است" «2»، و اين تعبير كنايهاى است كه حقيقت ديگرى را به ما مىفهماند، و آن اين است كه ظلم اصل ايمان را باطل نمىكند، چون ايمان جزو فطرت انسانى و غير قابل بطلان است، بلكه باطل تنها باعث پوشيده شدن ايمان مىگردد به طورى كه ديگر نمىتواند اثر صحيح خود را بروز دهد.(1) گفت بلكه اين كار را اين بت بزرگ انجام داده، پس از خود بتها بپرسيد اگر سخن مىگويند پس به (عقول) خود برگشتند و گفتند راستى شما همان ستمكارانيد، سپس سرهاشان به زير افتاد، تو خوب دانستهاى كه اينها سخن نمىگويند. سوره انبيا آيه 65(2) مفردات راغب ص 447