فروع و احكامى كه توسط ابراهيم (ع) تشريع شدهاند
نمىخواهيم بگوييم دين اسلام با همه اصول و فروعى كه دارد در زمان ابراهيم تشريع شده، و نمىتوانيم چنين حرفى را بزنيم زيرا از آيه" شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى" «3» عكس اين معنا استفاده مىشود، و ليكن مىخواهيم بگوييم كه از اين آيه و همچنين از آيه" قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ، دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ" «4» استفاده مىشود كه شرايع و احكام اسلام همه از آن فطرياتى سرچشمه مىگيرد كه ابراهيم (ع) به زبان تشريع بيان كرده و هر عملى كه موافق با فطرت بود مورد امر و هر عملى كه مخالف با فطرت بود مورد نهى قرار داده بود.و اگر توجيه مفسر مزبور صحيح بود و خداوند به زبان ابراهيم هيچ حكمى از احكام فرعى را تشريع نكرده بود ناگزير بايد معتقد شويم به اينكه قوانين موضوعه و مقرره حمورابى مورد امضاى پروردگار قرار گرفته و از احكام دين ابراهيم شده، بلكه به آن معنايى كه گفتيم دين اسلام نيز از آن احكام منشا گرفته است، و خلاصه، احكام يك پادشاه مشرك به صورت يك(1) سوره حج آيه 87(2) سوره بقره آيه 135(3) خدا شرع و آيينى كه براى شما مسلمين قرار داد حقايق احكامى است كه نوح را هم به آن سفارش كرد، و بر تو نيز همان را وحى كرديم و به ابراهيم و موسى و عيسى هم آن را سفارش نموديم. سوره شورى آيه 13(4) بگو پروردگارم مرا به راهى راست هدايت كرده كه دينى برقرار، آئين معتدل ابراهيم است، و او از مشركين نبود. سوره انعام آيه 161