ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين بود گفتار مسعودى در مروج الذهب، نظير مطالب وى را شهرستانى نيز در كتاب ملل و نحل خود آورده است. «1»

از بيانات قبلى دو نكته به دست آمد: اول اينكه بت‏پرستان همانطورى كه بت‏هايى را به عنوان مجسمه‏هاى خدايان و ارباب انواع مى‏پرستيدند، هم چنين بت‏هايى را به عنوان مجسمه ستارگان و آفتاب و ماه مى‏پرستيدند، و به اسم هر كدام هيكلى ساخته بودند. بنا بر اين، ممكن است احتجاج ابراهيم (ع) در باره ستاره و خورشيد و ماه، با بت‏پرستانى بوده كه در عين بت‏پرستى ستارگان را هم مى‏پرستيده‏اند نه فقط با صابئين (و ستاره‏پرستان). هم چنان كه ممكن است بگوييم:

بنا بر پاره‏اى از روايات كه در سابق ايراد شد احتجاج ابراهيم (ع) با صابئين و ستاره‏پرستانى بوده كه در آن روزها در شهر بابل و يا اور و يا كوثاريا مى‏زيسته‏اند (نه با اهالى حران كه مركز صابئيت بوده تا آن اشكال وارد آيد).

علاوه بر اينكه از ظاهر آيات كريمه راجع به ابراهيم (ع) استفاده مى‏شود كه ابراهيم (ع) پس از احتجاج با پدر و قومش و پس از آنكه از هدايت آنها مايوس شد از سرزمين آنان مستقيما به سوى ارض مقدس مهاجرت نمود، نه اينكه ابتدا به سوى حران و سپس به ارض مقدس مهاجرت كرده باشد. و اينكه كتب تواريخ نوشته‏اند: در آغاز به سوى حران و سپس از آنجا به سوى ارض مقدس هجرت كرده ماخذ صحيحى جز همان گفته‏هاى تورات و يا اخبار ديگرى كه اسرائيليت در آن دست برده، ندارد. براى صدق گفتار ما كافى است كه خواننده عزيز تورات را با اخبارى كه تاريخ طبرى ضبط كرده دقيقا مورد بررسى قرار دهد.

از همه اينها گذشته بعضى «2» نوشته‏اند كه غير از حرانى كه مركز صابئى‏ها بوده، حران ديگرى در نزديكى‏هاى بابل بوده، و منظور تورات از حران، همين شهر بوده كه در نزديكى‏هاى بابل ما بين فرات و خابور قرار داشته، نه حران دمشق.

آرى، مسعودى گويد كه:" آنچه از هيكل‏هاى مقدس صابئين تا كنون (سال 332 ه زمان مسعودى) باقى مانده خانه‏اى است در شهر حران در دروازه" رقه" معروف به" مغليتيا" كه آن را هيكل آزر پدر ابراهيم (ع) مى‏دانند و در باره آزر و ابراهيم (ع) پسرش، سخنان بسيارى دارند". ولى گفته آنان هيچگونه ارزشى ندارد «3».

(1) ملل و نحل شهرستانى ج 2 ص 5- 56

(2) قاموس كتاب مقدس در ماده حران.

(3) مروج الذهب ج 2 ص 237

/ 546