ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داده بوديم (86).

و بعضى پدران و نوادگان و برادرانشان را، و (اين پيغمبران) را برگزيديم و به راه راست هدايت كرديم (87).

آن هدايت خدا است كه هر كه از بندگان خويش را بخواهد بدان هدايت مى‏كند و اگر آنان شرك آورده بودند اعمالى كه مى‏كردند حبط مى‏شد (88).

آنان كسانى بودند كه كتاب و حكم و نبوت به ايشان داده بوديم، پس اگر اين قوم به آن كافر شوند، ما قومى را كه هرگز كافر نشوند بر گماريم (89).

ايشان كسانى بودند كه خدا هدايت‏شان كرده بود پس به هدايت آنان اقتداء كن، بگو من براى پيغمبرى خود از شما مزدى نمى‏خواهم، اين جز يادآورى و تذكرى براى جهانيان نيست (90).

بيان آيات‏:

اشاره به استمرار و عدم انقطاع عقيده به توحيد در قرون گذشته، با عنايت و هدايت الهى‏

اتصال اين آيات به آيات قبل واضح است، و احتجاج به بيان ندارد، پس در حقيقت اين آيات تتمه داستان ابراهيم (ع) است.

گر چه اين آيات متضمن منت بر آن جناب و بر انبياى ديگرى كه نام‏شان با او ذكر شده در نعمت نبوت است، هم چنان كه از ظاهر جمله" وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ" و جمله" وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ" و جمله" وَ كلًّا فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ" و غير آن استفاده مى‏شود، و ليكن بايد دانست كه سياق اين آيات آن طورى كه بعضيها پنداشته‏اند تنها سياق منت نهادن در مساله نبوت نيست، و نمى‏خواهد فقط اين نعمت را به رخ آنان بكشد. بلكه در مقام بيان نعمت‏هاى بزرگ و بخششهاى جميل الهى نيز هست كه داشتن توحيد فطرى و اهتداء به هدايت الهى به دنبال آن مى‏آيد، بلكه موافق با غرض اين سوره كه همان بيان توحيد فطرى است همان معناى دوم است. در سابق هم گفتيم كه آوردن داستان ابراهيم (ع) در ضمن اين سوره در حقيقت به منزله مثال زدن بر اصل مطلبى است كه سوره در صدد بيان آن است.

اين آيات در عين اينكه سياقش سياق بيان توحيد فطرى است، اين معنا را نيز مى‏رساند كه عقيده به توحيد در قرون گذشته در ميان مردم محفوظ بوده، و عنايت خاص الهى و هدايتش نگذاشته كه اين مطلب، در يك جاى از سلسله متصل بشريت بطور كلى از بين برود- به قول عوام حق و حقيقت باريك شدنى هست و ليكن قطع شدنى نيست- آرى، عنايتى كه پروردگار متعال به دين خود دارد اين دين را از اينكه يكباره دستخوش هواهاى شيطانى شيطان‏صفتان گردد و بكلى از بين رفته و در نتيجه غرض از خلقت عالم باطل شود حفظ فرموده است. اين معنا

/ 546