اشكالاتى كه بر كلام صاحب المنار وارد است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فخر رازى نيز در تفسير خود توجيهى قريب به همين معانى را ذكر نموده «1». ولى توجيه المنار تا اندازه‏اى وجيه‏تر از توجيه فخر است.

اشكالاتى كه بر كلام صاحب المنار وارد است‏

اشكالى كه به اين دو توجيه وارد است اين است كه: اين دو مفسر قسم سوم از انبياى مذكور را كسانى قرار داده‏اند كه هيچ امتيازى از سايرين ندارند، و اين صحيح نيست، براى اينكه اسماعيل (ع) نيز در ابتلا دست كمى از ايوب و يوسف نداشت، او به مساله ذبح امتحان شد و به بهترين وجهى صبر نمود، تا آنجا كه خود پروردگار صبر او را ستوده و امتحان او را امتحان سختى شمرده و فرموده:" فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‏ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ"- تا آنجا كه فرمود-" إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ" «2» و اين خود افتخارى است كه خداوند تنها به اسماعيل داد، و امتحان بزرگى است كه او را از سايرين ممتاز نمود، و براى زنده داشتن ياد اسماعيل و جانبازيش قربانى را در حج بر همه واجب فرمود. امتياز روشن ديگر آن جناب، مساله همكارى با پدرش ابراهيم (ع) در ساختن خانه كعبه است، با اين حال چطور اين دو مفسر اسماعيل را جزو دسته سوم شمرده‏اند.

و همچنين يونس نبى (ع)- او نيز امتحانى مخصوص به خود داشت كه در هيچيك از انبيا سابقه نداشت، و آن اين بود كه ماهى دريا او را بلعيده و او در شكم ماهى در مناجات خود عرض مى‏كرد:" لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ".

و اما لوط- امتحان و ابتلاء او در راه خدا نيز در قرآن ذكر شده، ناملايماتى در ابتداى امر كه با ابراهيم (ع) بود ديده و به حكم اجبار از وطن مالوف خود به اتفاق ياران و بستگان بيرون شده به سرزمين سدوم كه مهد فحشاء و مركز فساد بود مهاجرت نمود، و عمرى ناظر گناهى بود كه در هيچ جاى دنيا سابقه نداشت، تا آنكه عذاب الهى همه آنان را از بين برد و در ديار سدوم خانه‏اى جز خانه لوط نماند حتى همسرش هم به آن عذاب درگذشت.

و اما يسع- او گر چه در قرآن كريم شرح حالش ذكر نشده، و ليكن بطورى كه از بعضى روايات استفاده مى‏شود، وى وصى الياس بوده و مانند مسيح (ع) مرده را زنده مى‏كرده و كور مادر زاد و پيسى را شفا مى‏داده. و با اين حال مردم او را اطاعت نكرده و خداوند آنان را به قحطى سختى مبتلا كرده است.

(1) تفسير فخر رازى ج 13 ص 65

(2) سوره صافات آيه 108

/ 546