ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و همچنين به حسب هدف و نتيجه هم مختلف نمى‏شود، براى اينكه هدف تمامى احكام و معارف گوناگون اعتقادى و اخلاقى و عملى اديان يكى است، و آنهم توحيد است، هم چنان كه فرموده:" إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ" «1».

از آنچه گذشت معناى جمله" وَ هَدَيْناهُمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ" نيز معلوم شد، در اين جمله بر خلاف جمله" اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ" «2» لفظ" صراط" بطور نكره (بدون الف و لام عهد) ذكر شده، تا ذهن به وصف آن كه همان" استقامت" است متوجه شود، و چون استقامت در هر چيزى عبارت از اين است كه صفات و خصوصياتش به يك صورت باشد، بنا بر اين صراطى كه انبيا (ع) بدان هدايت شده‏اند صراطى است كه در هيچ جهتى از جهات و در هيچ حالى از احوال مختلف نمى‏شود، چون پايه و اساس آن بر فطرت است، و معلوم است كه فطرت انسانيت كه همان نحوه خاص خلقت او است هرگز در افراد مختلف نمى‏شود. لذا مى‏بينيم كه فطرت او در به دست آوردن مقاصد تكوينى خود نيز مختلف نيست.

پس معناى جمله فوق اين شد كه: هدايت يافتگان به اين هدايت و يا به عبارتى ديگر كسانى كه صراط مستقيم را يافته‏اند در مسير زندگى از لغزش و انحراف از راه ايمنند، براى اينكه راهى كه اينان طى مى‏كنند راهى است كه بيراهه ندارد، و هدايتى كه اينان يافته‏اند هدايتى است كه ديگر خطر ضلالت در آن متصور نيست. خلاصه راه حقى است كه در آن راه باطلى نبوده، و سعادتى است كه احتمال شقاوت در آن راه ندارد، راهى است كه هر جزء آن با جزء ديگر ائتلاف داشته، حالات آن با هم برابر است، از حق آغاز شده و به حق منتهى مى‏گردد، راهى است كه راهروان خود را به حيرت دچار ننموده و به ظلم و شقاوت و معصيت مبتلا نمى‏كند، هم چنان كه فرمود:" الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ" «3».

" ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ ..."

در اين جمله اين معنا را بيان مى‏كند كه آن چه را كه خداوند سابقا در باره هدايت انبيا (ع) بيان مى‏داشت معرف هدايت خاص او بود، همان هدايتى كه غير انبياء

(1) اين آئين شما است كه آئين واحدى است، و من پروردگار شمايم پس مرا عبادت كنيد. سوره انبيا آيه 91

(2) سوره حمد آيه 6

(3) آنان كه ايمان به خدا آورده و ايمان خود را به ظلم و ستم نيالودند، ايمنى از آن آنها است و آنها به حقيقت هدايت يافته‏اند. سوره انعام آيه 82

/ 546