گفتارى در معناى حكم از نظر قرآن
ماده" حكم" بر حسب آنچه كه از موارد استعمال آن به دست مىآيد در اصل به معناى منع است، و به همين مناسبت احكام مولوى را حكم ناميدهاند، چون مولاى آمر با امر خود مامور را مقيد ساخته و او را از آزادى در اراده و عمل تا اندازهاى منع نموده و هوا و خواهش نفسانى او را محدود مىسازد. و همچنين حكم به معناى قضا، كه آن نيز دو طرف دعوا را از مشاجره و يا تعدى و جور باز مىدارد. و حكم به معنى تصديق كه قضيه را از اينكه مورد ترديد شود منع مىنمايد، و احكام و استحكام، كه معناى منع در آن دو نيز خوابيده چون هر چيزى وقتى محكم و مستحكم مىشود كه از ورود منافى و فساد در بين اجزايش جلوگير بوده باشد و نگذارد اجنبى در بين اجزايش تسلط پيدا كند. و در آيه" كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ" «3» به اعتبارى احكام در مقابل تفصيل استعمال شده و معناى اصليش را از دست نداده، براى اينكه اين احكام نيز از فصل كه همان بطلان التيام و تركيب اجزاى هر چيزى است، جلوگيرى به عمل مىآورد، و به همين معنى است محكم در مقابل متشابه.راغب در مفردات خود مىگويد: لفظ" حكم" در اصل به معناى منع به منظور اصلاح است، و به همين جهت لگام حيوان را" حكمة الدابة"- به فتح حاء و كاف- ناميده و(1) هيچ كس جز به اذن خدا نخواهد مرد ثبتى است مدت دار. سوره آل عمران آيه 145(2) سوره رعد آيه 39(3) اين كتابى است كه از ناحيه فرزانهاى كاردان استوار شده آن گاه توضيح داده شده است. سوره هود آيه 1