بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مىگيرد. راوى مىگويد: امام (ع) موقعى كه فرمود:" در جاى خود قرار مىگيرد"، انگشتهاى دو دست را در هم حلقه زد و سپس آيه" فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً" را تلاوت فرموده و نيز مىگويد امام به موسى بن اشيم فرمود: معناى" حرج" را مىدانى؟ عرض كرد: نه. حضرت دستها را محكم به يكديگر چسبانيده و فرمود: اين را" حرج" مىگويند كه نه چيزى در آن فرو مىرود و نه چيزى از آن بيرون مىآيد «1».مؤلف: قريب به اين مضمون در تفسير برهان «2»از صدوق روايت شده، برقى نيز صدر حديث را در كتاب محاسن «3»خود از خيثمه از حضرت ابى جعفر (ع) روايت كرده.تفسيرى كه در اين روايات براى حرج شده مناسب با آن معنايى است كه ما از راغب نقل كرديم.و در اختصاص به سند خود از آدم بن حر روايت كرده كه گفت: موسى بن اشيم از امام صادق (ع) معناى آيهاى از آيات قرآن را مىپرسيد و من در آن مجلس حاضر بودم، امام (ع) هم به سؤالش جوابى داد، چيزى نگذشت مردى وارد شد و از آن جناب معناى همان آيه را پرسيد و ليكن امام جوابى داد بر خلاف آن جوابى كه به موسى بن اشيم داده بود.ابن اشيم به من رو كرد و گفت: من از اين جوابهاى ضد و نقيض آن قدر در اضطراب و شك افتادهام كه گويى دلم را با كارد پاره پاره مىكنند، با خود گفتم اين تقصير خود ما است كه ابا قتاده را رها كرده نزد كسى آمديم كه اينجور اشتباهات بزرگ دارد، و جوابى مىدهد كه سراپايش خطا است، با اينكه ابا قتاده حتى در يك واو و يا حرف ديگرى اشتباه نمىكند، در اين بين كه اين افكار در دلم خطور مىكرد مرد ديگرى وارد شد و اتفاقا او هم از امام معناى همان آيه را سؤال كرد، و با كمال تعجب ديدم جوابى كه به او داد بر خلاف جواب من و جواب شخص دوم بود اين را كه شنيدم قدرى آسوده شدم و فهميدم كه امام عمدا اينطور جواب مىدهد، و خود را با افكار ديگرى سرگرم كردم.ناگاه امام (ع) به من التفات كرده و فرمود: اى ابن اشيم! آن كار را كه در فكر آن هستى انجام مده. به اين ترتيب حديث نفس من آشكار شد، آن گاه فرمود: اى ابن اشيم!(1) تفسير عياشى ج 1 ص 377 ح 95(2) تفسير البرهان ج 1 ص 553 ح 5(3) محاسن برقى ص 202 باب الهداية من اللَّه، ح 48