ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن زرع مختلف است، يكى گندم است و يكى جو، يكى عدس است و آن ديگرى نخود.

مقصود از" متشابه" و" غير متشابه" در جمله" وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ" بطورى كه از سياق برمى‏آيد اين است كه هر يك از آن ميوه‏ها از نظر طعم و شكل و رنگ و امثال آن هم متشابه دارد و هم غير متشابه.

" كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ ..."

امرى كه در اينجا است امر وجوبى نيست، بلكه تنها اباحه را مى‏رساند، چون از اينكه قبلا مساله خلقت جنات معروشات و نخل و زرع و غير آن را خاطر نشان ساخته بود به دست مى‏آيد كه امر به خوردن از ميوه‏هاى آنها امر در مورد توهم منع است و معلوم است در چنين موردى صيغه امر تنها اباحه را مى‏رساند نه وجوب را. در حقيقت تقدير كلام اين است كه:

" خداوند آن كسى است كه جنات و نخل و زرع را آفريد و به شما دستور داد تا از ميوه‏هاى آنها بخوريد و امر فرمود كه در موقع چيدن آن حق واجبش را بپردازيد، و شما را از اسراف در آن منع و نهى كرد" و اين سياق بهترين دليل است بر اينكه معناى" دستور داد" اين است كه به شما اجازه داد.

و مقصود از" حق" در جمله" وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ" آن حق ثابتى است كه متعلق به ميوه‏هاى مذكور مى‏شود. و بنا بر اين، ضميرى كه در" حقه" است به كلمه" ثمر" برمى‏گردد و اگر فرمود:" حق ميوه را بپردازيد" به اين جهت است كه حق مزبور به آن ميوه‏ها تعلق مى‏گيرد، هم چنان كه گفته مى‏شود:" حق فقراء" چون حق به فقرا ارتباط خاصى دارد، بعضى ها احتمال داده‏اند كه ضمير مزبور مانند ضميرى كه در:" إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ" است به خداى تعالى برگردد و معناى آيه اين باشد كه: حق خدا را بپردازيد، چون ميوه‏هاى مذكور انتسابى هم با خداى تعالى دارند، خداى تعالى است كه آن ميوه‏ها را ايجاد فرموده است.

به هر حال آيه شريفه به طور اجمال و سربسته از ميوه‏ها و حبوبات حقى براى فقرا قائل شده، و فرموده كه در روز درو غلات و چيدن ميوه‏ها حق فقرا بايد داده شود. و اين اشاره به حكم عقل است، و در حقيقت حكمى را كه عقل در اين باره دارد امضاء كرده نه اينكه بخواهد مساله زكات را خاطرنشان سازد، چون اين آيه شريفه در مكه نازل شده و تشريع زكات و وجوب آن در مدينه اتفاق افتاده. علاوه بر اين، اگر آيه شريفه راجع به زكات واجب مى‏بود مى‏بايست زكات در همه انواع نامبرده در آيه واجب بوده باشد، و حال آنكه در ميان آنها چيزهايى هست كه زكات ندارد.

بله، بعيد نيست بگوييم اين آيه اجمال همان تفصيلى است كه بعدا در مدينه نازل‏

/ 546