خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«1»

نيز به اين جواب اشاره دارند.

" فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ ..."

معناى آيه روشن است، و در آن رسول خدا را مامور فرمود تا ايشان را به عذاب الهى كه مفرى از آن نيست تهديد كند، البته نه بطورى كه دچار ياس و نوميدى‏شان سازد، بلكه به بيانى كه بترسند و هم در عين حال اميدوار رحمت او بوده باشند. و به همين منظور جمله" ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ" را جلوتر از ذكر عذاب ذكر فرمود.

" سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيْ‏ءٍ ..."

احتجاجى است كه كفار بر كفر و تحريم حلال خود كرده‏اند. و در ذيل آن جواب داده كه اولا شما در آنچه كه مى‏گوييد و به آن احتجاج مى‏كنيد عالم نيستيد، و جز به ظن و تخمين اعتماد نداريد. و ثانيا حجتى را كه ذكر كرده‏ايد گو اينكه در جاى خود مطلب صحيحى است و قرآن هم در آيات بسيارى آن را خاطر نشان ساخته و ليكن مدعاى شما را تصحيح نمى‏كند، چون شما مى‏خواهيد با اين مطلب شرك و تحريم حلال خود را اثبات نموده و بگوييد خداوند شرك و تحريم حلال ما را امضاء فرموده و ديگر هيچ باكى بر ما نيست، و چنين استدلال كنيد كه اگر خداوند غير اين را از ما مى‏خواست ما نيز غير اين مى‏شديم يعنى مشرك نمى‏شديم و حلال خدا را حرام نمى‏كرديم و ليكن از آنجايى كه غير اين را از ما نخواسته ما مى‏فهميم كه او به ما اذن به شرك و تحريم داده است، پس ما بر شرك و تحريم خود اشكالى نمى‏بينيم.

خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است‏

و ليكن اين حجت نتيجه مورد نظر ايشان را اثبات نمى‏كند، و نتيجه آن بيش از اين نيست كه چون خداوند ترك شرك را از ايشان نخواسته پس ايشان را مضطر و مجبور به ترك شرك نكرده و بس، و اما ترك شرك اختيارى را هم از ايشان نخواسته نتيجه آن حجت نيست، پس نمى‏توانند قدرت و اختيار بر شرك و ترك شرك را انكار كنند، چون چنين است خداوند مى‏تواند ايشان را به سوى ايمان و ترك افتراء دعوت نمايد، پس حجت بالغه همان حجت خدا است نه حجتى كه ايشان در اين مقام اقامه كرده‏اند، چون حجت ايشان جز پيروى خيال و تخمين پايه و اساسى ندارد.

(1) به خاطر ظلمى كه از يهودى‏ها سرزد و نيز به خاطر اينكه مردم را زياد از راه خدا باز مى‏داشتند، طيباتى را كه بر آنان حلال بود حرامشان كرديم. سوره نساء آيه 160

/ 546