بيزارى رسول خدا (ص) از مشركين و كفار و بدعت گزاران و مذهب تراشان امت خود - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باشد، پس آيه نه تنها دلالت بر بى اثر بودن ايمان مورد بحث ندارد بلكه دلالت و يا اشعار بر نافع بودن آن دارد.

در جمله" لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ" بين موصوف (نفسا) و صفت آن (لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ) فاعل فعل (ايمانها) فاصله شده است، و گويا براى اين بوده كه هم بين فعل و فاعلش زياد فاصله نيفتاده باشد، و هم دو كلمه" ايمانها" و" فى ايمانها" نزديك به هم قرار نگيرند.

بيزارى رسول خدا (ص) از مشركين و كفار و بدعت گزاران و مذهب تراشان امت خود

" إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْ‏ءٍ ..."

گو اينكه روى سخن در آيه قبل با مشركين بود كه در دين حنيف پراكنده شده بودند، و گو اينكه مفهوم آن آيه يهود و نصارا را هم در بر مى‏گرفت، و لازمه آن اين است كه آيه مورد بحث هر سه فرقه را شامل شود، و ليكن مقتضاى اتصال اين آيه به آيات گذشته كه شرايع كلى و عمومى الهى را بيان مى‏كرد و آن شرايع را از حرمت شرك گرفته به حرمت تفرق از سبيل خدا ختم مى‏نمود اين است كه جمله" إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً" در مقام بيان حال رسول خدا (ص) و مقايسه آن جناب با چنين اشخاص بوده باشد، نه در مقام بيان حال اين اشخاص. پس كلمه" فرقوا" كه صيغه ماضى است براى حكايت حال مردمى كه در گذشته چنين و چنان بودند نيست، بلكه تنها براى اصل تحقق است چه در گذشته و چه در حال و چه در آينده.

و وجه اينكه فرمود:" تو از ايشان نيستى" معلوم است، زيرا ايشان مردمى بوده و هستند كه در دين خدا اختلاف راه انداخته و دسته دسته شدند و هر دسته‏اى پيرو پيشوايى شدند كه چوپان‏وار ايشان را جلو انداخته مى‏راند و رسول خدا (ص) چنين نيست، زيرا او به كلمه حق و دين توحيد دعوت مى‏كند، و مثال تمام عيار اسلام است كه با عمل خود نيز دعوت به اسلام مى‏كند، پس وى از ايشان نخواهد بود. و برگشت معناى جمله" لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْ‏ءٍ" به اين خواهد بود كه: ايشان بر دين تو نيستند، و در راهى كه تو مى‏پيمايى قرار ندارند.

از اين رو معناى آيه اين مى‏شود: آن كسانى كه در اثر اختلاف كلمه، دين خود را متفرق ساختند، و اختلافشان هم از روى علم بود- و ما اختلف الذين اوتوه الا بغيا بينهم- بر راه تو كه اساسش وحدت كلمه است قرار ندارند، و سرانجام كار ايشان با پروردگارشان است، و از ايشان چيزى به تو نمى‏چسبد، خداى تعالى روز قيامت ايشان را آگاه مى‏كند به آنچه كه مى‏كردند و حقيقت رفتارشان را كه خود گروگان آنند بر ايشان روشن مى‏سازد.

از آنچه گذشت معلوم شد هيچ وجهى نيست كه بگوييم آيه شريفه صرفا براى تبرئه‏

/ 546