بيان روايتى از امام رضا عليه السلام در باره سه مذهب و مسلك مردم در توحيد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبيد روايت كرده كه گفت: حضرت ابى الحسن (ع) به من فرمود: اگر كسى از تو بپرسد كه آيا خداى عز و جل" شى‏ء" (چيز) است يا" لا شى‏ء"، چه جواب مى‏دهى؟ محمد مى‏گويد: عرض كردم: خداى عز و جل در كلام خود آنجا كه مى‏فرمايد:" قُلْ أَيُّ شَيْ‏ءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ" شى‏ء بودن خود را اثبات كرده، چيزى كه هست در پاسخ از آن سؤال مى‏گويم: خداوند شى‏ء است ليكن نه مانند ساير اشياء زيرا اگر شيئيت را بكلى از او نفى كنم، در حقيقت وجودش را ابطال كرده‏ام، حضرت فرمود: احسنت، درست گفتى.

بيان روايتى از امام رضا عليه السلام در باره سه مذهب و مسلك مردم در توحيد

حضرت رضا (ع) فرمود: مردم را در توحيد سه مذهب است:

1- نفى

2- تشبيه

3- اثبات به غير تشبيه.

" مذهب نفى" غلط است،" مذهب تشبيه" يعنى او را به چيز ديگرى شبيه ساختن نيز غلط و باطل است، براى اينكه چيزى نيست كه شبيه خداى تبارك و تعالى باشد. بنا بر اين راه صحيح و ميانه همان" اثبات بدون تشبيه" است. «1»

مؤلف: مراد از" مذهب نفى"، نفى كردن معانى صفات است از خداوند، مانند حرفى كه معتزله در باره صفات بارى تعالى دارند، و در حكم آنست اينكه گفته شود صفات ثبوتيه چنين نيست كه در خداوند موجود باشد، بلكه معنايش در حقيقت نبود صفات ضد آن است مثلا معنى" قادر" و" عالم" اين است كه خداى تعالى عاجز و جاهل نيست و اين حرف همان نفى صفات است، مگر اينكه برگشت آن به همان مذهب سوم و غرض گوينده آن از:

" عاجز نيست" اين باشد كه قدرت او مانند ساير قدرت‏ها نيست.

و مراد از" مذهب تشبيه" اين است كه خداى تعالى با اينكه" لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ- چيزى شبيه او نيست" به غير خودش تشبيه شود، يعنى از هر صفتى آن معناى محدودى كه در خود ما است و متمايز از ساير صفات است براى خدا اثبات و به وى نسبت داده شود، قدرتش مانند قدرت ما و علمش نظير علم ما و هم چنين ساير صفاتش مانند صفات ما باشد، و بطلان چنين مذهبى روشن است، براى اينكه اگر اوصافى كه خداى تعالى به آن متصف است مانند صفات ما باشد او نيز مانند ما محتاج خواهد بود، و با اين فرض ديگر واجب الوجود نخواهد بود- تعالى اللَّه عن ذلك- و مراد از مذهب اثبات بدون تشبيه اين است كه از هر صفتى اصل آن در باره خداى‏

(1) تفسير برهان ج 1 ص 519

/ 546