بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
" وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها" متعرض است كه مفادش اين است كه بطور كلى اشخاص هيچ عمل زشتى نمىكنند مگر اينكه خود صاحبان عمل، وزر و وبال آن را به دوش خود خواهند كشيد، و هيچ كس وزر ديگرى را به دوش نمىكشد، و اين آثار سوء هم چنان باقى است تا روزى كه خلايق به سوى پروردگار خود بازگشت كنند، و پروردگار با كشف حقايق اعمال بندگان جزاى آنان را بدهد.مسلما وقتى مفرى از اين جزا نباشد، و مالك روز جزا خداى تعالى باشد پس قهرا تنها او متعين براى پرستش است نه ديگران كه مالك چيزى نيستند.و استدلال از طريق نشاه دنيا را جمله" وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ ..." متعرض است، و حاصلش اين است كه اين نظام عجيبى كه در زندگى دنيوى شما حكومت مىكند، و اساس آن مساله خلافت نسل شما بشر در زمين و اختلاف شؤون شما به بزرگى و كوچكى، ضعف و قوت، ذكوريت و انوثيت، غنا و فقر، رياست و مرءوسيت و علم و جهل و غير آن است گر چه نظامى است اعتبارى و قراردادى و ليكن به دنبال تكوين پيدايش يافته و به آن منتهى مىشود، پس در حقيقت به وجود آورنده اين نظام هم خداى تعالى است، و منظورش از به وجود آوردن آن امتحان و تربيت شما است، پس همو رب و پرورش دهنده شما است، و آن كسى كه سعادت شما را تدبير مىكند و فرمانبران را به سعادت مقدرشان رسانيده ستمگران را وامىگذارد.از آنچه گذشت معلوم شد كه مجموع دو جمله" وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى" يك معنا را افاده مىكنند، و آن اين است كه: هر كس هر چه مىكند مانند سايهاى به دنبالش هست، و از او به ديگرى تجاوز نمىكند، و اين مفاد آيه" كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ" «1» است كه مىفرمايد: هر كس گروگان عملى است كه كرده." وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ ..."" خلائف" جمع" خليفه" است. و معناى آيه اين است كه: او كسى است كه بعضى از شما را جانشين بعضى ديگر نموده و نسلى از شما پس از نسلى در زمين به وجود مىآورد. و يا معنايش اين است كه: شما را در زمين خليفه خود قرار داده، و معناى" خليفه" در تفسير آيه" إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً" «2» در جلد اول اين كتاب گذشت، و معناى آيه مورد بحث از بيانى كه گذشت روشن مىشود. نكتهاى كه باقى مانده اين است كه خداوند اين سوره را با(1) سوره مدثر آيه 38(2) سوره بقره آيه 30