ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الاولين" شايد جهت اينكه نام گوينده (كفار) را اظهار كرد و فرمود:" يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا" اين باشد كه خواست بفهماند چه چيز آنان را بر اين داشت كه چنين نسبت ناروايى به قرآن دهند.

" وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنْأَوْنَ عَنْهُ وَ إِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ" نهى مى‏كنند از آن، يعنى از پيروى آن، و" ناى" به معناى دور شده است، و قصرى كه در جمله" وَ إِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ" به كار رفته قصر قلب است «1» زيرا كفار خيال مى‏كردند اگر مردم را از پيروى قرآن نهى كنند و آنان را از قرآن دور سازند قرآن را هلاك كرده و دعوت خدايى را از بين مى‏برند، و با اينكه خداى تعالى خواه ناخواه نور خود را تمام مى‏كند، لا جرم اين بى‏نوايان دارند خود را هلاك مى‏كنند و نمى‏فهمند.

" وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ ..."

بيان عاقبت انكار و اصرارشان بر كفر و سرانجام اعراضشان از آيات الهى است.

" يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا ..." بنا بر اينكه قرائت" نكذب" بفتح با، و" نكون" بفتح نون باشد، معناى آيه اين است كه: كفار آرزو مى‏كنند بار ديگر به دنيا برگشته و در سلك مؤمنين درآيند، باشد كه از عذاب آتش قيامت رهايى يابند. اين آرزويشان نظير همان انكار شرك به خدا و سوگند دروغ خوردنشان از باب ظهور ملكات نفسانى‏شان مى‏باشد زيرا كفار همانطورى كه دروغ، ملكه نفسانيشان بود، آرزوى خيرات و منافعى هم كه از آنان فوت شده، مخصوصا وقتى كه فوت آن مستند به اختيار خودشان و قصور تدبير در عملشان باشد خود ملكه ديگرى است در نفسشان، هم چنان اظهار تاسف و تحسرى هم كه درباره كوتاهى در امر قيامت مى‏كنند،- كه به زودى بحث آن خواهد آمد- ملكه ديگرى است در نفس آنان.

علاوه بر اينكه آرزوى امر محال صحيح است، همانطورى كه آرزوى امرى كه ممكن هست و ليكن متعسر و دشوار است صحيح است، نظير آرزوى برگشتن ايام گذشته و امثال آن، هم چنان كه اين شاعر عرب در شعر خود چنين آرزويى كرده و گفته است:




  • ليت و هل ينفع شيئا ليت
    ليت الشباب بوع فاشتريت‏



  • ليت الشباب بوع فاشتريت‏
    ليت الشباب بوع فاشتريت‏



اى كاش- و آيا گفتن اى كاش سودى دارد؟!- بهر حال، اى كاش جوانى خريد و

(1) قصر قلب آن است كه حكمى را از موضوعى گرفته مخصوص و منحصر در موضوع ديگرى كنند، چنان كه به كسى كه مى‏پندارد كه مثلا زيد آمده است، گفته شود: تنها عمرو آمده يا گفته شود جز عمرو كسى نيامده.

/ 546