بحث روايتى‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كار رفته است. «1»

به هر حال آيه مورد بحث يكى ديگر از آثار سوء انكار بعث مشركين را بيان مى‏كند و آن اثر سوء عبارت است از اينكه به زودى به طور ناگهانى قيامتشان قيام نموده و ناله‏شان به حسرت بر دنيايى كه مفت از دستشان رفته بلند شده، گناهان را كه آن روز به صورت بارى سنگين مجسم مى‏شود به دوش خواهند كشيد. و اين خود پست‏ترين و دشوارترين احوال آدمى است و بد بارى است كه به دوش مى‏كشند، يا بد گناه، و يا بد وزر و وبالى است كه حمل مى‏كنند. و اين آيه، يعنى آيه" قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ" به منزله نتيجه‏اى است كه از جمله" وَ قالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا ..." گرفته مى‏شود و آن اين است كه مشركين با عوض كردنشان راحت آخرت و مسرت لقاء اللَّه را با انكار بعث و عذاب اليمى كه از لوازم آن است خود را خاسر و زيانكار كردند.

" وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ ..."

اين آيه تتمه كلام قبلى است كه در آن بيان مى‏كند حال حيات دنيوى و اخروى و مقايسه بين آن دو را، و اينكه حيات دنيوى" لهو" و" لعب" است و بس، زيرا كه اين زندگى چيزى جز يك سلسله عقايد اعتبارى و غرضهاى موهوم نيست، و چون لعب هم عبارت است از سرگرمى به موهومات، بنا بر اين دنيا نيز يك نوع لعب خواهد بود. و از آنجايى كه آدمى را از مهمات حيات اخرويش كه حيات حقيقى و دائمى است بازمى‏دارد، و لهو هم چيزى است كه آدمى را از مهماتش بازمى‏دارد، پس دنيا هم نوعى لهو است. و اما اينكه چرا دار آخرت خير است آنهم تنها براى متقين؟ جهتش اين است كه دار آخرت حياتى است حقيقى و ثابت، و چنين حياتى جز براى متقين دست نمى‏دهد، از اين جهت فرمود:" خير است براى متقين".

بحث روايتى‏

در تفسير عياشى از هشام بن سالم از ابى عبد اللَّه (ع) نقل كرده كه فرمود:

خداى تعالى در روز قيامت اين قدر عفو مى‏كند كه احدى تصور آن را نمى‏كند، حتى مشركين هم به طمع افتاده و مى‏گويند:" وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ". «2»

(1) مفردات راغب ص 521

(2) تفسير عياشى ج 1 ص 357 ح 15

/ 546