منعنا الرسول رسول المليك
اذ ودوا حمى رسول المليك
حماية حام عليه شفيق
ببيض تلألأ كلمع البروق
حماية حام عليه شفيق
حماية حام عليه شفيق
لم تعلموا انا وجدنا محمدا
ا ليس ابونا هاشم شد ازره
و اوصى بنيه بالطعان و بالضرب
نبيا كموسى خط فى اول الكتب
و اوصى بنيه بالطعان و بالضرب
و اوصى بنيه بالطعان و بالضرب
و قالوا لا حمد انت امرؤ
الا ان احمد قد جاءهم
بحق و لم ياتهم بالكذب
خلوف اللسان ضعيف السبب
بحق و لم ياتهم بالكذب
بحق و لم ياتهم بالكذب
(1) رسول را كه فرستاده خداى مالك عالم است با شمشيرهايى كه چون شعاع برق تلألؤ دارد از گزند دشمنان حفظ نموديم، آرى، من دفع مىدهم و حمايت مىكنم از رسول آن خدايى كه مالك عالم است و اين حمايتم حمايت كسى است كه به وى شفيق و مهربان است. تاريخ طبرى ج 2 ص 326 ط مصر.(2) مگر نمىدانيد كه ما محمد (ص) را پيغمبرى يافتيم مانند موسى، همان پيغمبرى كه در كتب آسمانى اسمش برده شده؟ مگر ما را نمىشناسيد و نمىدانيد كه پدر ما هاشم، خود آماده دفاع از چنين فرزندى بود و وقتى هم كه موفق بديدارش نشد فرزندان خود را وصيت كرد به ضرب و طعن در برابرش.(3) به احمد (رسول اللَّه) مىگويند تو مرد دروغگويى هستى، و براى پيش بردن مرام خود وسيلهاى در دست ندارى، و ليكن احمد (رسول اللَّه) مرد دروغگويى نيست، بلكه به حق به سوى آنان فرستاده شده است.