بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
غريزه را ارضاء مىكرد بايد در ميان جوامع بشرى گسترش مىيافت و يا حد اقل براى نمونه هم كه شده، در طول تاريخ در ميان يكى از جوامع بشرى صورت مىگرفت و ميان دو مرد و دو زن حتى احيانا چنين شركتى برقرار مىشد و در تمام طول تاريخ و در همه جوامع مختلف بشرى به يك و تيره (طريقه، راه و روش) جريان نمىيافت و اصلا چنين رابطهاى ميان دو طبقه اجتماع يعنى طبقه مردان از يك طرف و زنان از طرف ديگر برقرار نمىشد.و از طرفى ديگر اگر اين روش غربىها ادامه پيدا نموده و روز به روز به عدد فرزندان نامشروع اضافه شود، مساله مودت و محبت و عواطفى كه ميان پدران و فرزندان است به تدريج از بين رفته و باعث مىشود كه اين رابطه معنوى از ميان پدران نسبت به فرزندان رخت بربندد، و وقتى چنين رابطهاى باقى نماند قهرا سنت ازدواج از ميان جامعه بشر كنار رفته و بشر رو به انقراض خواهد نهاد، همه اينها كه گفتيم نمونههايش در جامعههاى اروپايى خودنمايى مىكند.يكى از تصورات باطل اين است كه كسى تصور كند كه كار بشر در اثر پيشرفتهاى فنى به زودى به جايى برسد كه چرخ زندگى اجتماعى خود را با اصول فنى و طرق علمى بچرخاند، بدون اينكه محتاج به كمك غريزه جنسى شود، يعنى فرزندان را به وجود آورد بدون اينكه اصلا احتياجى به رابطه به اصطلاح معنوى و محبت پدرى و مادرى باشد، مثل اينكه جائزههايى مقرر كنند براى كسانى كه توليد نسل كنند و پدران به خاطر رسيدن به آن جوائز فرزند تحويل دهند! هم چنان كه در بعضى از ممالك امروز معمول شده است، غافل از اينكه جائزه قرار دادن و يا هر قانون و سنت ديگرى ما دام كه در نفوس بشر ضامن اجراء نداشته باشد دوام پيدا نمىكند، قوانين در بقاى خود از قوا و غرائز طبيعى انسان كمك مىگيرند، نه به عكس كه غرائز از قوانين استمداد نمايد و قوانين بتوانند غرائز را به كلى باطل كنند، آرى اگر غرائز باطل شد نظام اجتماع باطل مىشود.هيات اجتماع قائم بافراد اجتماع است، و قوام قوانين جارى بر اين است كه افراد آن را بپذيرند و بدان رضايت دهند، و آن قوانين بتواند پاسخگوى جامعه باشد، با اين حال چگونه ممكن است قوانينى در جامعهاى جريان يابد و دوام پيدا كند كه قريحه جامعه خواستار آن نبوده و دلها پذيرايش نباشد.پس حاصل كلام اين شد كه باطل شدن غريزه طبيعى و غفلت اجتماع بشرى از غايت و هدف اصلى آن، انسانيت را تهديد به نابودى مىكند، و به زودى هم كارش را بدينجا خواهد كشانيد، و اگر هنوز چنين خطرى كاملا محسوس نشده براى اين است كه هنوز