نهى از تصرف در مال يتيم و امر به وفاء به عهد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ظلم كشته شود از ناحيه ما يارى شده است، چون ما صاحب خون او را تسلط قانونى داده‏ايم"، ليكن اين معنا از سياق آيه بعيد است علاوه بر اين، لازمه‏اش اين است كه تنها ضمير" انه" به مقتول برگردد.

و اما راجع به قصاص از آنجايى كه در جلد اول اين كتاب در ذيل آيه" وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ" «1» فصلى در باره آن گذرانديم در اينجا ديگر بحث نمى‏كنيم.

نهى از تصرف در مال يتيم و امر به وفاء به عهد

" وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ".

اين آيه از خوردن مال يتيم نهى مى‏كند كه خود يكى از كبائرى است كه خداوند وعده آتش به مرتكبين آن داده و فرموده است:" إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً" «2» و اگر به جاى" نهى از خوردن آن" از" نزديك شدن به آن" نهى كرد براى اين بود كه شدت حرمت آن را بفهماند، و معناى جمله" إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ" اين است كه در صورتى كه تصرف در مال يتيم به نحوى باشد كه از تصرف نكردن بهتر باشد به اين معنا كه تصرف در آن به مصلحت يتيم و باعث زياد شدن مال باشد عيب ندارد و حرام نيست، و بلوغ اشد در جمله" حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ" اوان و آغاز اين بلوغ و رشد است كه در اين هنگام حكم يتيمى از يتيم برداشته مى‏شود، و ديگر او را يتيم نمى‏گويند، پس اينكه فرمود: نزديك مال يتيم نشويد تا بالغ شود به اين معنا است كه مال يتيم را حفظ كنيد تا بالغ شود، و چون بالغ شد به دستش بسپاريد، و به عبارت ديگر به اين معنا است كه نزديك مال يتيم ما دام كه يتيم است نشويد، در سوره انعام آيه 152 نيز مطالبى كه مربوط به اين مقام است گذشت.

" وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلًا".

مسئول در اينجا به معناى" مسئول عنه" است، يعنى از آن بازخواست مى‏شويد، و اين از باب حذف و ايصالى است كه در كلام عرب جائز شمرده شده، بعضى «3» هم گفته‏اند منظور اين است كه از خود" عهد" مى‏پرسند كه فلانى با تو چه معامله‏اى كرد، آن ديگرى چه كرد و ... و همچنين، چون ممكن است عهد را كه يكى از اعمال است در روز قيامت مجسم سازند تا به له و يا عليه مردم گواهى دهد، يكى را شفاعت و با يكى مخاصمه كند.

(1) و براى شما در قصاص، زندگى مى‏باشد. سوره بقره، آيه 179.

(2) بدرستى كه آنان كه مى‏خورند اموال يتيمان را به ستم نمى‏خورند در شكمهاى خود مگر آتش را و بزودى انداخته مى‏شوند در آتش سوزان. سوره نساء، آيه 10.

(3) مجمع البيان، ج 6، ص 414.

/ 558