ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يقين نداريم كه مقصود واقعى از آن همان معنايى است كه از ظاهرش استفاده مى‏شود، احتمال مى‏دهيم شايد مقصود واقعى آيه، غير از معناى ظاهرش باشد، و خود آيه مى‏گويد پيروى از ظن و گمان نكن، پس بايد از آيه پيروى نكنيم كه در اين صورت خود آيه ناقض و مخالف خودش خواهد بود.

و از همين جا صحيح نبودن قول بعضى «1» از مفسرين مانند رازى مشخص مى‏شود كه گفته‏اند:" عمل به ظن در فروع بسيار زياد است، و بعد از تخصيص زدن آيه به مواردى كه متابعت جائز است جز موارد انگشت‏شمارى از پيروى ظن غير معتبر باقى نمى‏ماند و چنين عامى نسبت به موارد باقى مانده، بيش از ظن افاده نمى‏كند، و حال آنكه خودش از پيروى ظن نهى كرده" و دليل صحيح نبودن آن اين است كه: اين آيه بدون هيچ ترديدى دلالت بر" عدم جواز پيروى از غير علم" دارد، چيزى كه هست مواردى از عمل به ظن- كه به قول ايشان بسيار هم زياد است- از آنجايى كه با دليل علمى تجويز شده در حقيقت استثناء نشده و عمل كردن در آن موارد عمل به آن دليل‏هاى علمى است، پس آيه شريفه هيچ تخصيص نخورده تا عام مخصص باشد.

و به فرض هم كه تسليم شويم و بگوئيم همين هم تخصيص و استثناء است، تازه نتيجه مى‏گيريم كه عمل كردن به عام در ما بقى افراد كه در تحت عام باقى مانده عمل به حجت عقلائيه است و با عام غير مخصص هيچ تفاوتى ندارد.

نظير اين اشكال، اشكال ديگرى نيز در آيه شريفه به نظر مى‏رسد، و آن اين است كه طريق و راه رسيدن به مقصد و فهم مراد از آيه، همان ظهور آن است و بس، و ظهور هم طريقى است ظنى، پس اگر آيه دلالت كند بر حرمت پيروى از غير علم، مسلما دلالت خواهد كرد بر حرمت عمل و اخذ به ظهور خودش.

و ليكن قبلا هم گفتيم كه عمل به ظهور هر چند خودش ظنى است ولى همين عمل به ظن پيروى از حجتى است علمى و عقلايى، به اين معنا كه بناى عقلا بر اين است كه ظن ظهور را حجت بدانند، پس پيروى آن، پيروى غير علم نيست.

" إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا".

اين قسمت از آيه، علت نهى" پيروى از غير علم" را بيان مى‏كند و آنچه كه بر حسب ظاهر به چشم مى‏خورد و به ذهن انسان تبادر دارد اين است كه ضمير در" كان" و در

(1) تفسير فخر رازى، ج 20، ص 208.

/ 558