تعليل نهى از پيروى از غير علم به:" إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا"
و برگشت اين معنا به اين است كه بگوئيم" لا تقف ما ليس لك به علم فانه محفوظ عليك فى سمعك و بصرك و فؤادك- پيروى مكن چيزى را كه علم به صحتش ندارى زيرا گوش و چشم و دل تو عليه تو شهادت خواهند داد" و بنا بر اين، آيه شريفه در معناى آيه" حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ... وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَ لا أَبْصارُكُمْ وَ لا جُلُودُكُمْ وَ لكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا يَعْلَمُ كَثِيراً مِمَّا تَعْمَلُونَ، وَ ذلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْداكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ" «1» خواهد بود با اين تفاوت كه آيه مورد بحث، فؤاد را هم اضافه كرده و جزو گواهان عليه آدمى معرفى نموده، چون فؤاد همان است كه انسان هر چه را درك مىكند به وسيله آن درك مىكند و اين از(1) تا چون همه بر دوزخ رسند آن هنگام گوش و چشمها و پوست بدنها بر جرم و گناه آنها گواهى دهند ... و آنها به اعضاء بدن گويند چگونه بر اعمال ما شهادت داديد؟ آن اعضاء جواب گويند خدايى كه همه موجودات را به نطق آورد ما را نيز گويا گردانيد و او شما را نخستين بار بيافريد و باز به سوى او بر مىگرديد. و شما كه اعمال زشت خود را پنهان مىداشتيد براى اين نبود كه گوش و چشمهاى شما و پوست بدنهايتان امروز شهادت ندهند و ليكن گناه را پنهان مىكرديد به گمانتان كه اكثر اعمال زشتى كه مىكنيد از خدا هم پنهان است و بر آن آگاه نيست ولى همان گمان باطل شما در باره خدا موجب هلاكت شما گرديد و امروز همه از زيانكاران شديد. سوره فصلت، آيات 19- 23.