بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
دارد كه ساحت عظمت خدا آن را تحمل نمىكند، و آن اين است كه ملك خدا در معرض تهاجم غير قرار بگيرد، و اصولا ملكش ملكى باشد كه به حسب طبع قابل سلب بوده و انتقالش به غير، ممكن باشد." سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيراً".كلمه" تعالى" به معناى نهايت درجه علو است، و به همين جهت مفعول مطلق يعنى" علوا" با وصف" كبيرا" توصيف شده، و به كلام معناى" تعالى تعاليا" داده، اين آيه خداى تعالى را از آنچه كه مشركين در بارهاش گفتهاند و خدايان ديگرى در مقابل او پنداشتهاند و ملك او را قابل زوال دانستهاند منزه مىدارد." تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ...".اين آيه و ما قبلش هر چند كه مانند آيه" وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ" «1» در مقام تعظيم و تنزيه خدا قرار دارد و ليكن در عين حال به وجهى به درد حجت قبلى نيز مىخورد، و تقريبا مقدمهاى را مىماند كه حجت نامبرده را يعنى جمله" لَوْ كانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَما يَقُولُونَ" را تكميل مىكند، چه حجت مزبور به اصطلاح منطق يك قياس استثنايى است، و آنكه به منزله استثناء است مساله تسبيح موجودات براى خداى سبحان است كه آيه مورد بحث متضمن آن است، و صورت اين قياس چنين است، اگر چنانچه با خداى تعالى خدايان ديگرى هم مىبود، هر آينه ملك و سلطنتش در معرض نزاع و هجوم قرار مىگرفت و ليكن ملك آسمانها و زمين و هر چه كه در آنها است خداى را از بودن آلهه ديگر منزه مىدارد، و شهادت مىدهد بر اينكه خداوند در ملك شريكى ندارد، و جز از خود او آغاز نشده، و جز به سوى خود او منتهى نمىشود، و جز به ذات او متقوم نيست، و از در خضوع جز او را سجده نمىكند، پس معلوم مىشود كه كسى جز او مالك نبوده و صلاحيت ملك را ندارد، پس رب ديگرى غير او نيست.ممكن هم هست كه اين دو آيه يعنى آيه" سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيراً" و آيه" تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ ..." روى هم معناى استثناى در قياس مزبور را بدهند، و تقدير اين باشد: اگر با او آلهه ديگرى مىبود حتما در مقام غلبه بر او و عزل او و گرفتن ملك او بر مىآمدند، و ليكن خداى سبحان را هم ذات فياضش كه قوام هر چيز به او است او را تنزيه نموده و ربوبيتش را جدا شدنى از او و قابل انتقال به غير او نمىداند و هم ملك او كه همان(1) سوره بقره، آيه 116.