وجود سرا پا فقر و نياز موجودات، وجود رب واحد را اعلام مى‏كند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الفاظ قراردادى نيست، و اگر در عين حال چنين نسبتى به خدا داده جز براى اين نيست كه كلام منحصر در آواز نيست، بلكه هر چيزى كه از مقاصد كشف و پرده‏بردارى كند كلام است.

و ما مى‏بينيم كه اين موجودات آسمانى و زمينى و خود آسمان و زمين همه بطور صريح از وحدانيت رب خود در ربوبيت كشف مى‏كند، و او را از هر نقص و عيبى منزه مى‏دارد، پس مى‏توان گفت، و بلكه بايد گفت كه آسمان و زمين خدا را تسبيح مى‏گويند.

وجود سرا پا فقر و نياز موجودات، وجود رب واحد را اعلام مى‏كند

آرى اين عالم فى نفسه جز محض حاجت و صرف فقر و فاقه به خداى تعالى چيز ديگرى نيست، در ذاتش و صفاتش و احوالش و به تمام سراسر وجودش محتاج خداست، و احتياج بهترين كاشف از وجود محتاج اليه است، و مى‏فهماند كه بدون او خودش مستقلا هيچ چيز ندارد، و آنى منفك از او و بى نياز از او نيست، و تمامى موجودات عالم با حاجتى كه در وجود و نقصى كه در ذات خود دارند از وجود پديد آورنده‏اى غنى در وجود و تام و كامل در ذات خبر مى‏دهند، و همچنين با ارتباطى كه با ساير موجودات داشته از آنها براى تكميل وجود خود استمداد مى‏كند، و نقائصى كه در ذات خود دارد برطرف مى‏سازد بطور صريح كشف مى‏كند از وجود پديد آورنده‏اى كه او رب و متصرف در هر چيز و مدبر امر هر چيز است.

از سوى ديگر اين نظام عمومى و جارى در موجودات عالم كه باعث شده همه پراكنده‏ها را جمع نموده و رابطه‏اى در ميان همه برقرار سازد نيز بدون زبان از اين حقيقت، كشف و پرده‏بردارى مى‏كند، پس پديد آورنده اين عالم هم واحد و يكتا است، او است كه با تنهايى خود مرجع همه عالم و با وحدت خود برآورنده همه حوائج و تكميل كننده همه نواقص است، پس هر كه غير او است بدون حاجت و نقيضه نخواهد بود.

رب و پروردگار او است، ربى غير او نيست و غنيى كه فقر نداشته باشد و كاملى كه نقص نداشته باشد او است، بنا بر اين تمامى اين موجودات عالم با حاجت و نقص خود خداى را از داشتن احتياج تنزيه و از داشتن نقص تبرئه مى‏كنند.

حتى نادانان مشركين هم كه براى خدا شركائى اثبات مى‏كنند و يا نقصى و عيبى به او نسبت مى‏دهند با همين عمل خود تقدس خداى را از شريك و برائتش را از نقص اثبات مى‏كنند، زيرا معنايى كه در ذهن و ضمير اين انسانها تصور شده و الفاظى كه با آن الفاظ حرف مى‏زنند و تمامى اعضايى كه براى رساندن اين هدف استخدام مى‏كنند همه امورى هستند كه با حاجت وجودى خود از پروردگارى واحد و بى شريك و نقص خبر مى‏دهند.

پس مثل اين انسان كه توحيد آفريدگار خود را انكار مى‏كند مثل انسانى است كه به‏

/ 558