بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مىافكنيم تا نفهمند و در گوشهايشان كرى ايجاد مىكنيم تا نشنوند"، و جمله" نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَسْتَمِعُونَ" ناظر و دليل كر كردن است. و جمله" وَ إِذْ هُمْ نَجْوى" ناظر به پرده افكندن بر دلها است.و معناى مجموع آن دو چنين مىشود:" ما به گوشهاى ايشان كه با آن به تو گوش مىدهند داناتريم، و به دلهاى ايشان كه با آن به كار تو مىنگرند عالمتريم، و چگونه عالمتر نباشيم و حال آنكه آفريدگار و مدبر آنها مائيم، پس ما به آنچه كه با آن گوش مىدهند يعنى به گوشهايشان در حين گوش دادن عالمتريم و همچنين به دلهاشان در آن هنگام كه با هم به حالت نجوى و در گوشى حرف مىزنند، و از ترس صدا بلند نمىكنند داناتريم كه ظالمين ايشان بعد از بيخ گوشيها حرف زدن، در آخر رأى مىدهند و مىگويند شما مسلمانان جز مردى جادو شده را پيروى نمىكنيد، و همين خود مصداق اين است كه اينها حق را نفهميدهاند".اين آيه اشعار و بلكه دلالت دارد بر اينكه مشركين نزد وى نمىآمدند تا قرآن به گوششان نخورد، چون از ملامت هم مسلكان خود مىترسيدند، و اگر نزد آن جناب مىآمدند پنهانى بوده و حتى اگر يكى از ايشان فرد ديگرى را در حال استماع قرآن مىديده آهسته او را ملامت مىكرده، زيرا مىترسيده كه رسول خدا (ص) و مؤمنين پى ببرند و بفهمند كه اين افراد دشمنند بعضى به بعضى مىگفتند پيروى نمىكند مگر مردى جادو شده را، و بر طبق همين بيان رواياتى در شان نزول آيه مورد بحث آمده و به زودى آن روايات را در بحث روايتى آينده ان شاء اللَّه ايراد خواهيم نمود." انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا".كلمه" مثل" به معناى وصف و ضرب المثل بيان صفات است و معناى آيه روشن است، و اين نكته را افاده مىكند كه مشركين كارشان به جايى رسيده كه ديگر اميدى به ايمان آوردنشان نيست هم چنان كه در جاى ديگر فرموده" سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ" «1»." وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً".در مجمع البيان مىگويد: شكسته و پوسيده هر چيزى را" رفات" مىگويند و اين صيغه، يعنى صيغه فعال بيشتر در هر چيزى كه شكسته و خرد شده باشد به كار مىرود، گفته(1) بر ايشان يكسان است چه انذارشان كنى و چه نكنى ايمان نمىآورند. سوره يس، آيه 10.