بحث روايتى‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داشتن كتاب زبور است، بيان مى‏كند، و در زبور احسن كلمات را در حمد و تسبيح خدا به كار برد.

در آيه شريفه مؤمنين را تحريك مى‏كند كه ايشان هم در گفتار نيكو، رغبت نموده و در گفت و شنود با مردم به ادب جميل و زيبا مؤدب گردند، البته مفسرين در تفسير آيه، اقوال ديگرى نيز دارند كه ما از ايرادش خوددارى نموديم، طالبين مى‏توانند به تفسيرهاى مبسوط و طولانى مراجعه نمايند.

بحث روايتى‏

در تفسير قمى در ذيل آيه" لَوْ كانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَما يَقُولُونَ إِذاً لَابْتَغَوْا إِلى‏ ذِي الْعَرْشِ سَبِيلًا" مى‏گويد: امام (ع) فرمود: اگر اين بتها اله و معبود بودند آن طور كه شما پنداشته‏ايد يقينا به عرش مى‏رفتند «1».

مؤلف: يعنى مسلط بر عرش مى‏شدند، و زمام امور عالم را به دست مى‏گرفتند، آرى معناى عرش اين است، نه ملك كه جهاتش محدود است.

رواياتى در باره تسبيح موجودات و سفارش مدارا با حيوانات‏

و در الدر المنثور است كه احمد و ابن مردويه از ابن عمر روايت كرده‏اند كه گفت:

رسول خدا (ص) فرمود: وقتى مرگ نوح فرا رسيد به دو فرزند خود گفت: من شما را امر مى‏كنم به تسبيح و حمد خدا، چون اين دو كلمه نماز هر چيز است، و با همين دو كلمه است كه هر چيزى روزى مى‏خورد «2».

مؤلف: قبلا در معناى تسبيح موجودات اين ارتباطى كه روايت ميان تسبيح و حمد و روزى خوردن موجودات بيان مى‏كند گذشت و گفتيم كه رزق هر موجودى با ترازوى احتياج و سؤال او اندازه‏گيرى مى‏شود، و گفتيم كه هر موجودى خداى را با اظهار حاجت و نقص خود تسبيح نموده و او را از داشتن حاجتى مثل حاجت خود و نقصى چون نقص خود منزه مى‏دارد.

و در تفسير عياشى از ابى الصباح از امام صادق (ع) روايت شده كه گفت خدمت آن جناب عرض كردم معناى جمله" وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" چيست؟ فرمود:

هر چيزى خداى را با تسبيح خود حمد مى‏كند، آرى همين كه مى‏بينيم ديوارها ترك مى‏خورد و

(1) تفسير قمى، ج 2، ص 120.

(2) الدر المنثور، ج 4، ص 183.

/ 558