بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
چه مشركين به تلاوت رسول خدا (ص) گوش مىدادند همين كه مىخواند" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ" پشت مىكردند، و مىرفتند، و چون از اين آيه فارغ مىشد باز بر مىگشتند «1».مؤلف: اين معنا را از منصور بن حازم از امام صادق (ع) نيز روايت كرده «2»، همچنين قمى آن را بدون ذكر اسم مبارك امام در تفسير خود آورده «3».و در الدر المنثور است كه بخارى در تاريخ خود از ابى جعفر محمد بن على (ع) روايت كرده كه گفت: چرا بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ را از قرآن حاشا كرديد و آن را جزو قرآن نمىدانيد؟ با اينكه رسول خدا (ص) وقتى وارد منزلش مىشد و قريش نزدش جمع مىشدند، حضرت مىخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، و در خواندن آن صدايش را بلند مىكرد، قريش فرار مىكردند، خداوند اين آيه را فرستاد" وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُوراً" و طبق اين آيه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، جزو قرآن است «4».و نيز در همان كتاب است كه ابن اسحاق، و بيهقى در كتاب دلائل از زهرى روايت كردهاند كه گفت: شنيدم از كسى كه مىگفت: ابو جهل و ابو سفيان و اخنس بن شريق به نماز رفتند كه ببينند رسول خدا (ص) كه در آن موقع در خانهاش در حال نماز است چه مىگويد، هر كدام گوشهاى نشستند به طورى كه هيچيك از جاى ديگرى خبر نداشت، نشستند و گوش فرا مىدادند به نماز خواندن آن جناب تا آنكه فجر طلوع كرده متفرق شدند، در راه به هم برخوردند يكديگر را ملامت كردند، و گفتند اين چه كارى است مىكنيد، اگر يكى از عوام با خبر شود خيال مىكند كه ما هم مسلمان شدهايم.آن گاه متفرق شدند تا شب بعد باز هر يك به جاى ديشب خود برگشتند به نماز خواندن آن جناب گوش مىدادند تا طلوع فجر شد، برخاستند و متفرق شدند، و در راه به يكديگر برخورده و همان حرف ديشب را به هم زدند، و متفرق شده شب سوم باز هر يك جاى خود را گرفته گوش به آن جناب فرا دادند تا طلوع فجر شد، باز در مراجعت به يكديگر برخوردند اين دفعه با هم عهد بستند كه ديگر چنين كارى نكنند.صبح اخنس نزد ابو سفيان آمده پرسيد بگو ببينم از اين جريان چه فهميدى؟ (آيا او را(1 و 2) تفسير عياشى، ج 2، ص 295 ح 86 و 87.(3) تفسير قمى، ج 2، ص 20.(4) الدر المنثور، ج 4، ص 187.