بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ظاهر جمله" وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ" همين است.حال ببينيم در قرآن چه چيزهايى لعن شده، در قرآن ابليس و يهود و مشركين و منافقين و مردمى ديگر به عناوينى ديگر لعنت شدهاند مثل كسانى كه با حالت كفر بميرند، و يا آيات خدا را كتمان كنند، و يا خدا و رسول را آزار نمايند و امثال اين عناوين.و در آيه مورد بحث" شجره" به اين لعنتها وصف شده، و شجره همانطور كه به درختهاى ساقهدار اطلاق مىشود همچنين به ريشههايى كه از آنها شاخههاى فرعى جوانه مىزند اطلاق مىگردد مانند ريشههاى مذهبى و اعتقادى.در لسان العرب مىگويد: وقتى مىگويند فلانى از شجره مباركهاى است معنايش اين است كه ريشه دودمان مباركى دارد «1»، از گفتار لسان العرب هم كه بگذريم در لسان رسول خدا (ص) هم بسيار ديده مىشود كه" من و على از يك شجرهايم" و نيز از همين باب است كه در حديث عباس فرمود عموى آدمى صنو پدر او است، (و صنو يكى از دو شاخه خرما را مىگويند كه از يك ريشه روئيده باشند).و اگر در اين مساله كمال دقت را به كار ببريم، اين معنا برايمان روشن خواهد شد كه شجره ملعونه يكى از همان اقوام ملعونه در كلام خدا هستند كه صفات شجره را دارند، يعنى از يك ريشه منشعب شده و نشو و نما نموده و شاخههايى شدهاند، و مانند درخت، بقايى يافته و ميوهاى دادهاند، دودمانى هستند كه امت اسلام به وسيله آن آزمايش شده و مىشوند.و چنين صفاتى جز بر يكى از سه دسته از آنها كه شمرديم تطبيق نمىكند، يا مشركين، و يا منافقين و يا اهل كتاب.و بقاء و نشو و نمايشان يا از راه تناسل و زاد و ولد است، و هر خانواده از ايشان كه در ميان مردمى زندگى كنند دين و دنياى آن مردم را فاسد نموده و دچار فتنهشان مىسازند، يا از اين راه در ميان مسلمين دوام يافته و در همه اعصار آثار شوم خود را مىبخشند، و يا از راه پيدا شدن عقيدهها و مذاهب فاسد كه آنها دور آن را گرفته و ترويجش مىكنند، و هم چنان نسلى بعد نسل آن را پايدار نگه مىدارند، و در آن لانه فساد، به اسلام ضربه وارد مىآورند.وقتى بنا شد شجره ملعونه بطور مسلم يكى از اين سه فرقه باشد حال بايد ببينيم از اوضاع و احوال زمان رسول خدا (ص) و زمان نزول آيه چه مىفهميم؟.بطور مسلم در آن زمان از مشركين و اهل كتاب يعنى يهود و نصارى قومى كه چنين(1) لسان العرب، ماده" شجر".