انسان چه در" ضراء" كه خدا را مى‏خواند و چه در" سراء" كه از خدا اعراض مى‏كند بالفطره متوجه خدا است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن اشاره به اين معنا كرده كه اين هدايت و ضلالتى كه مورد بحث بود در آخرت نيز ملازم انسان است، و نشاه آخرت مطابق نشاه دنيا است، هر كه در دنيا بينا باشد در آخرت هم بينا است و هر كه در اينجا كور باشد آنجا هم كور و بلكه گمراهتر است.

" رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ كانَ بِكُمْ رَحِيماً".

كلمه يزجى از" ازجاء" است كه به قول صاحب مجمع به معناى سوق دادن چيزى است از حالى به حالى ديگر «1»، پس مراد از آن، در اينجا به راه انداختن كشتيها در دريا به وسيله باد و امثال آن و روان و نرم ساختن آب است، چون اگر خداوند آب را تر و مايع خلق نمى‏كرد، ديگر كشتيها نمى‏توانستند در درياها به حركت در آيند، كلمه" فلك" جمع" فلكه" است، كه به معناى كشتى است.

و طلب رزق را از اين جهت" ابتغاء الفضل"" طلب زيادى" خوانده كه رزق فضل وجودى از خداى تعالى است، چه شخص جواد غالبا آنچه را كه ما زاد بر مقدار احتياج خودش باشد به ديگران مى‏دهد، و فضل هر چيز زيادى و باقى مانده آن را گويند و حرف" من" ابتدائيه است و چه بسا گفته شود كه تبعيضيه است، و در ذيل آيه، حكم آيه را با رحمت خدايى تعليل مى‏كند، و معناى آيه روشن است، و آيه مقدمه آيه بعدى است.

انسان چه در" ضراء" كه خدا را مى‏خواند و چه در" سراء" كه از خدا اعراض مى‏كند بالفطره متوجه خدا است‏

" وَ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ ...".

كلمه" ضر" به معناى سختى و گرفتارى است، و مس ضر در دريا عبارت از مشرف شدن به غرق است، كه به خاطر طوفانى شدن دريا پيش مى‏آيد.

و مراد از" ضلال" در جمله" ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ" بطورى كه گفته‏اند محو شدن از خاطره‏ها است نه گم كردن راه، بعضى هم گفته‏اند به معناى از دست دادن است، وقتى گفته مى‏شود" ضل عن فلان كذا" معنايش اين است كه فلان چيز از دست فلانى رفت، و به هر حال برگشت هر دو معنا به يك چيز است، و آن فراموشى است.

و مراد از" دعا" طلب كردن و درخواست است، نه دعاى عبادت، و به همين جهت جمله" من تدعون" هم شامل اله حق مى‏شود، و هم آلهه باطل كه مشركين از آنها درخواست مى‏كنند، و استثناء" الا" استثناء متصل است، و معناى آيه اين است كه وقتى در دريا كارتان به سختى كشيد و بيچاره شديد و نزديك شد غرق شويد آن وقت ديگر همه خدايان خود را كه همواره از آنها حاجت مى‏خواستيد فراموش مى‏كنيد، جز خداى تعالى را.

(1) مجمع البيان، ج 4، ص 72.

/ 558