بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
يا" قرار گرفتن خاتم انبياء (ص) در ميان آنان"، چرا كه اينها همه جزو تكريمهاى معنوى و آخرتى است، و آيه شريفه پيرامون خصيصههاى مادى و دنيوى سخن مىگويد.از اينجا آن اشكال كه متوجه گفتار بعضى مىشود روشن مىگردد، چون گفتهاند:مقصود از تكريم همه اين هايى است كه گفته شد، و اشتباهى كه صاحب روح المعانى كرده اين است كه بعد از ذكر اقوال گذشته گفته است كه همه اينها از باب مثال و ذكر مصداق است، و اگر كسى مانند ابن عطيه بگويد: تكريم به فعل است و بس ادعاى غلطى كرده، و سخن بيهودهاى گفته، و راهى بر خلاف صريح عقل و صحيح نقل، پيموده است «1».و حال آنكه خواننده محترم توجه فرمودند كه بر عكس، سخن ابن عطيه صحيح، و دعوى روح المعانى باطل است.و اينكه فرمود:" وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ" معنايش اين است كه ما ايشان را در دريا سوار بر كشتى و در خشكى سوار بر چارپايان و غير از آن كرديم تا به سوى مقاصد خود رهسپار شوند و در پى جستجوى فضل پروردگار خود و رزق او برآيند، و اين خود يكى از مظاهر تكريم بشر است (چون بشر به وسيله عقل از اين موهبتها برخوردار مىشود).و مقصود از" طيبات" در جمله" وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ" اقسام ميوهها و حاصلهايى است كه مورد استفاده و خوشآيند بشر بوده و هر چيزى ديگر است كه از آن متنعم گشته و لذت مىبرد، و عنوان رزق بر آن صادق باشد، و اين نيز يكى از مظاهر تكريم است كه انسان را به ميهمانى مثل مىزند كه به ضيافتى دعوت شود آن گاه براى حضور در آن ضيافت برايش مركب بفرستند، و در آن ضيافت انواع غذاها و ميوهها در اختيارش بگذارند، كه هم ميهمانى تكريم است، و هم مركب فرستادن و هم غذاهاى لذيذ برايش آوردن همه مصداق تكريم است.با اين بيان روشن مىگردد كه عطف جمله" وَ حَمَلْناهُمْ ..." و جمله" وَ رَزَقْناهُمْ ..."بر" تكريم" از قبيل عطف مصداقى است كه از عنوانى كلى انتزاع شده و بر آن متفرع شود.
" وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا"- بعيد نيست كه مراد از" من خلقنا- كسانى كه خلق كرديم" انواع حيوانات داراى شعور و همچنين جن باشد كه قرآن آن را اثبات كرده، آرى قرآن كريم انواع حيوانات را هم امتهايى زمينى خوانده، مانند انسان كه يك امت(1) روح المعانى، ج 15، ص 119.