ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مجمع البيان مى‏گويد: اگر گفته شود كه معناى تكريم و تفضيل يكى نيست، زيرا اگر يكى بود چه جهت داشت كه تكرار شود؟ گفتن يكى از آن دو كافى بود. در جواب مى‏گوئيم: جمله" كرمنا" صرف انعام را مى‏رساند بدون اينكه نظرى به برترى انسان نسبت به ساير موجودات داشته باشد، ولى تفضيل نظر به برترى دارد، و اگر دومى را نمى‏گفت، اين اشاره ظاهر نمى‏شد، بعضى هم گفته‏اند كه تكريم تنها شامل نعمت‏هاى دنيا مى‏شود، و تفضيل مربوط به نعمتهاى آخرت است، بعضى ديگر گفته‏اند كه تكريم آن نعمتهايى است كه مصحح و مجوز تكليف شده و تفضيل نعمت تكليف (دين) است كه به وسيله آن آدمى به منازل و رتبه‏هاى والا مى‏رسد «1».

اما اينكه گفته است كه تفضيل يك نكته‏اى را مى‏رساند كه تكريم فاقد آن است و آن عبارت از اين است كه" نعمت مورد تفضيل بدون استحقاق داده شده"! در جوابش مى‏گوئيم كه چنين چيزى را قبول نداريم، و مى‏گوئيم تفضيل، هم در نعمتهايى كه مفضل استحقاق آن را دارد اطلاق مى‏شود، و هم در نعمتهايى كه طرف استحقاق آن را نداشته باشد، و اما آن وجوهى كه از ديگران نقل كرده هيچيك دليلى ندارد.

فخر رازى در تفسير خود در باره فرق ميان" تكريم" و" تفضيل" گفته قريب‏تر از هر معنا اين به نظر مى‏رسد كه گفته شود:" خداى تعالى انسان را بر ساير حيوانات به امورى خلقى و طبيعى و ذاتى از قبيل عقل و نطق و خط و صورت زيبا و قامت موزون برترى داده است، و همه اينها را به وسيله عقل و فهم در اختيار آدمى قرار داده، تا به وسيله آنها عقايد حق و اخلاق فاضله را تحصيل كند".

اولى تكريم و دومى تفضيل است.

پس گويى كه خواسته است بفرمايد: ما بشر را با در معرض كسب نجات و تقرب قرار دادن برترى داديم، تا آنچه مايه نجات او از بديها و مهالك است و مايه تقرب او از نيكيها است به وسيله مبادى و ابزارى كه در اختيارش قرار داده‏ايم كسب كند، حال وظيفه خود اوست كه شكر داده‏هاى ما را به جاى آورد، و آنچه را كه برايش خلق كرده‏ايم در همان موردى كه براى آن مورد خلقش كرديم به كار گيرد، يعنى خدا را به يگانگى بپرستد و چيزى شريك او قرار ندهد، و بتهايى كه دارد كنار بگذارد «2».

(1) مجمع البيان، ج 6، ص 429.

(2) تفسير فخر رازى، ج 21، ص 16.

/ 558