بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پس حق همان است كه گفتيم آيه شريفه متعرض برترى از نظر ثواب و تقرب و برتريهاى آخرت نيست و به عبارت ديگر آيه متعرض برترى از حيث وجود مادى است و مراد از" كثيرى از آنچه خلق كرديم" غير ملائكه است و كلمه" من" تبعيضى است، و مراد از" من خلقنا" ملائكه و غير ملائكه و انسان و حيوان و جن است، و انسان به حسب وجود ماديش از حيوان و جن برترى دارد، اين را در نظر داشته باشيد تا ان شاء اللَّه گفتار ما را پيرامون برترى انسان از ملك بخوانيد.
گفتار در برترى انسان از ملائكه
مسلمين اختلاف دارند در اينكه انسان و ملك كداميك برترند؟ قول معروف كه به اشاعره هم منسوب شده اين است كه انسان افضل است، و مراد ما از فضيلت انسان، نه همه افراد انسانها است، بلكه افراد مؤمن است، زيرا حتى دو نفر هم اختلاف ندارند در اينكه عدهاى از افراد انسان از چارپايان هم پستتر و گمراهترند، و آنان عبارتند از منكران حق و لجوجها كه زير بار حق نمىروند، بنا بر اين چگونه ممكن است كه چنين جانورانى از ملائكه مقربتر باشند؟.دليل كسانى كه گفتهاند انسان از ملك برتر است، يكى همين آيه شريفه است كه البته همانطور كه در تفسيرش اشاره كرديم كلمه كثير را به معناى جميع گرفتهاند، دليل ديگرشان رواياتى است كه مىگويد مؤمن نزد خدا گرامىتر از ملائكه است.و اين رأى از مذهب شيعه نيز معروف است، و چه بسا اين استدلال را هم بكنند كه ملائكه مطبوع بر اطاعت خدايند، و اطاعت طبيعت و فطرى آنها است، اصلا قادر بر معصيت نيستند، به خلاف انسان كه هم مىتواند اطاعت كند و هم مخالفت، و سازمان وجودش را هم دو قسم نيرو تشكيل مىدهد يكى نيروهاى شيطانى و ديگرى رحمانى، يكى عقل و يكى شهوت و غضب.پس انسان مؤمنى كه با نفس خود جهاد نموده، با آنكه مىتواند معصيت كند خوددارى نموده، در عوض خداى را اطاعت مىكند از ملائكه افضل است.ولى با همه اين حرفها افضليت انسان به آن معنايى كه گذشت در ميان شيعه و اشاعره اتفاقى نيست، و از اشاعره كسانى هستند كه قائل به افضليت ملك شدهاند، مانند زجاج، و به ابن عباس هم نسبت دادهاند.