بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پيروان تورات، اى پيروان انجيل، اى پيروان قرآن، از آنجا كه قبلا اشكالش را خوانديد، ديگر تكرار نمىكنيم.بعضى «1» ديگر گفتهاند مراد از" امام" پيغمبر است كه پيشواى پيروان حق است، و شيطان و پيشوايان ضلالت كه پيشواى رهروان باطل است، و گفته مىشود پيروان ابراهيم را بياورند، و پيروان موسى را بياوريد، پيروان محمد را بياوريد، اهل حق برمىخيزند در حالى كه كتابهايشان به دست راستشان داده شده، بعد صدا مىزنند پيروان شيطان و رهروان رؤساى ضلالت را بياوريد، عدهاى هم به اين عنوان حاضر مىشوند.و ليكن اين وجه مبنى بر اين است كه امام در آيه به معناى عرفيش بوده باشد يعنى آن فرد از عقلا كه ديگران به وى اقتداء و از او پيروى كنند، و اگر معناى خاص ديگرى در عرف قرآن داشته باشد نمىتوانيم حمل بر اين معناى عرفى كنيم، و اتفاقا اين كلمه در عرف قرآن معناى مخصوصى دارد و لذا هر جا اطلاق شود به آن معنا حمل مىشود، و آن عبارت است از كسى كه به امر خدا هدايت مىكند، و يا در گمراهى به وى اقتداء مىشود.و از جمله «2» اقوال، يكى ديگر اين است كه مراد از" امام" نامه اعمال مردم است، هم چنان كه گفته مىشود: اى اصحاب كتاب خير، و اى اصحاب كتاب شر و اگر نامه اعمال را امام ناميده براى اين بوده كه مردم تابع حكم آنند، هر حكمى كه كرد چه بهشت و چه دوزخ چارهاى جز اطاعت ندارد.اين وجه نيز باطل است، و معنا ندارد نامه اعمال و پرونده زندگى افراد، را پيشوا و امام بنامند با اينكه نامه تابع اعمال آدمى است نه اينكه انسان تابع آن باشد، پس اگر آن را تابع بناميم مناسبتر است تا متبوع، و اما اين توجيهى كه برايش كردهاند و گفتهاند كه مردم تابع حكم آن كتابند، آن نيز صحيح نيست، زيرا آنكه اطاعت و پيروى مىشود حكمى است كه خداوند بعد از پخش نامهها و پس از سؤال و سنجيدن اعمال و شهادت شهود مىكند، نه حكم كتاب، چون كتاب حكم بهشت و دوزخ ندارد تنها مشتمل بر متن اعمال از خير و شر است.از همين جا روشن مىشود كه مراد از" امام" لوح محفوظ و يا صحيفه اعمال امت نيز- كه آيه" كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا" «3» بدان اشاره مىكند- نيست، زيرا كتاب در آيه مذكور(1) مجمع البيان، ج 4، جزء 15، ص 77 به نقل از مجاهد و قتاده.(2) روح المعانى، ج 15، ص 121.(3) سوره جاثيه، آيه 28.