بحث روايتى :(رواياتى در باره برترى انسان، احضار هر گروه با امام خود در قيامت و ...)
در امالى شيخ از زيد بن على از پدرش (ع) نقل شده كه در تفسير آيه" وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ" مىفرمود: يعنى بنى آدم را بر ساير مخلوقات برترى داديم" وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ" يعنى او را بر خشكى و ترى عالم مسلط كرديم" وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ" يعنى انواع ميوههاى پاكيزه روزيش كرديم" وَ فَضَّلْناهُمْ" يعنى در خوردن از آن طيبات او را بر ديگر حيوانات برترى داديم و مسلطترش كرديم، چون هيچ پرنده و جنبندهاى در موقع خوردن دست خود را كار نمىزند مگر بنى آدم «2».و در تفسير عياشى از جابر از حضرت ابى جعفر (ع) روايت شده كه در ذيل جمله" وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا" فرمود: خداوند تمامى حيوانات را" منكب" (- به روى افتاده) خلق كرده جز آدمى را كه او را منتصب آفريده، و اين خود يك نوع برترى است. «3»مؤلف: آنچه در اين دو روايت است دو مصداق از برترى است، نه اينكه آيه منحصر در همينها باشد، به دليل كلام خود امام كه در آخر روايت فرمود: اين خود يك نوع برترى است.و نيز در همان كتاب از فضيل روايت شده كه گفت از حضرت ابى جعفر (ع) معناى آيه" يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ" را پرسيدم، فرمود: در آن روز رسول خدا (ص) و على (ع) و حسن بن على و حسين بن على (ع) با قوم خود مىآيند و هر كس كه در عصر هر امامى از دنيا رفته آن روز با آن امام محشور مىشود «4».(1) تفسير فخر رازى، ج 21، ص 18.(2) امالى طوسى، ج 2، ص 103.(3 و 4) تفسير عياشى، ج 2، ص 302، ح 113 و 114.