ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در تفسير برهان از ابن شهر آشوب از امام صادق (ع) روايت مى‏كند كه فرمود: آيا حمد خدا بجا نمى‏آوريد كه وقتى قيامت مى‏شود هر قومى را به سوى كسى مى‏خوانند كه آن كس را دوست مى‏داشتند؟ ما دست به دامن رسول خدا (ص) مى‏شويم و شما دست به دامن ما «1».

مؤلف: اين روايت را مجمع البيان از آن جناب نقل كرده، و اين خود دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (ص) امام امامان است هم چنان كه گواهى است بر گواهان، و نيز دلالت دارد بر اينكه مساله دعوت به امام در روز قيامت در بين خود ائمه هم جريان خواهد داشت «2».

و در مجمع البيان مى‏گويد: عامه و خاصه (يعنى سنى و شيعه) از على بن موسى الرضا (ع) با سندهاى صحيح روايت كرده‏اند كه آن جناب از پدران بزرگوارش از رسول خدا (ص) روايت كرده‏اند كه در تفسير اين آيه فرموده است: هر قومى در آن روز از امام زمان خود و از كتاب پروردگار و سنت پيغمبر خود بازخواست مى‏شوند «3».

مؤلف: اين روايت را تفسير برهان هم از ابن شهر آشوب از آن جناب از پدران بزرگوارش از رسول خدا (ص) مثل همين عبارت روايت كرده و او هم گفته كه عامه و خاصه اين روايت را نقل كرده‏اند «4».

و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از على (ع) روايت كرده كه فرمود:

رسول خدا (ص) در معناى آيه" يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ" فرمود: هر قومى از امام زمانش و از كتاب پروردگارش و از سنت پيغمبرش پرسش مى‏شود «5».

و در تفسير عياشى از عمار ساباطى از حضرت صادق (ع) نقل كرده كه گفت: زمين بدون امام رها نمى‏شود كه حلال كند حلال خدا را و حرام كند حرام خدا را و همان قول خداوند تعالى است كه مى‏فرمايد" يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ" پس فرمود: رسول خدا فرموده است كسى كه بدون امام بميرد مرده است مانند مردم عهد جاهليت «6».

مؤلف: علت استدلال به آيه در اين حديث عموم دعوت است كه شامل جميع مردم‏

(1) برهان، ج 2، ص 431، ح 22.

(2 و 3) مجمع البيان، ج 6، ص 430.

(4) برهان، ج 2، ص 413، ح 21.

(5) الدر المنثور، ج 4، ص 149.

(6) تفسير عياشى.

/ 558