بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
" وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً"- يعنى سلطنتى يارى شده، به اين معنى كه مرا در تمامى مهماتم و در هر كارى كه مشغول مىشوم يارى كن، اگر مردم را به دين تو دعوت مىكنم مغلوب نشوم، و حجتهاى باطله ايشان مرا مغلوب نسازد، و به فتنهاى و مكرى از ناحيه دشمنانت دچار نگردم، و به وسوسهاى از شيطان گمراه نشوم.و اين آيه همانطور كه ملاحظه مىكنيد به طور مطلق رسول خدا (ص) را امر مىكند كه از پروردگارش بخواهد در تمامى مدخل و مخرجها او را سرپرستى كند، و از ناحيه خود سلطانى به او دهد كه او را ياور باشد، در نتيجه از هيچ حقى منحرف نگشته و به سوى هيچ باطلى متمايل نشود.و بنا بر اين اطلاق، ديگر وجهى نيست كه گفتار بعضى از مفسرين را قبول كنيم كه گفتهاند: مراد از دخول و خروج، دخول به مدينه پس از بيرون شدن از مكه و خروج از مدينه به سوى مكه و فتح مكه است «1»، و يا آنكه مراد از دخول و خروج دخول در قبر به مرگ و خروج از قبر به بعث است «2».بله از آنجايى كه آيه شريفه بعد از آيه" وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ" و آيه" وَ إِنْ كادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ" و در سياق آن دو قرار گرفته اشاره به مساله دخول و خروج مكانى هم دارد، اما به عنوان مصداقى از دخول و خروج، نه اينكه دخول و خروج مكانى معناى منحصر به فرد آيه باشد، آرى رسول خدا (ص) را امر مىكند به اينكه در تمامى مهماتش و كارهايى كه در امر دعوت دينى دارد به پروردگارش ملتجى شود، و همچنين در دخول و خروج هر مكانى كه سكونت مىكند، و يا صرفا داخل و خارج مىشود، و اين معنا واضح است." وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً".در مجمع البيان گفته كلمه" زهوق" به معناى هلاكت و بطلان است، وقتى گفته مىشود:" زهقت نفسه" معنايش اين است كه جانش بيرون آمد، گويى اينكه جانش به سوى هلاكت بيرون شد، اين بود كلام صاحب مجمع، و معناى آيه روشن است «3».در اين آيه كه رسول خدا (ص) را امر مىكند به اينكه ظهور حق را به(1) مجمع البيان، ج 4، ص 88، جزء 15، چاپ بيروت نقل از ابن عباس و قتاده.(2) تفسير فخر رازى، ج 21، ص 33.(3) مجمع البيان، ج 4، ص 86، جزء 15 چاپ بيروت.