ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيغمبرى مانند ساير پيغمبرانم؟".

مفسر نامبرده سپس چنين گفته است: ما نمى‏توانيم هر دو كلمه بشرا و رسولا را دو نقطه اتكاء در جواب بدانيم زيرا اولا با آنچه كه از روايات برمى‏آيد مخالف است براى اينكه از روايات برمى‏آيد كه مشركين از رسول خدا (ص) درخواست كردند كه از خداى خود چنين و چنان بخواهد، نه اينكه خودش از پيش خود بياورد تا در جوابشان گفته شود" من جز بشرى نيستم" و در ثانى مستلزم اين است كه كلمه رسول، خبر بعد از خبر بوده و هر دو خبر" كان" بوده باشند كه ذوق سليم اين معنا را نمى‏پسندد. اشكالى كه در گفتار او هست اين است كه:

اولا- حمل كردن كلمه" بشرا" بر پاسخ از اين پندار كه ممكن نيست فرستاده خدا از جنس بشر باشد حملى است بدون دليل، زيرا در آيات قرآنى هيچ نقلى از چنين پندارى ديده نشده است.

و ثانيا- آن طور هم كه او جمله" هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَراً رَسُولًا" را معنا كرده باز نقطه اتكاء كلام" رسولا" نيست، بلكه تشبيه رسول به ساير پيغمبران است چون معناى او اين شد:" مگر من جز پيغمبرى مانند ساير پيغمبرانم؟" پس در نتيجه نقطه اتكاء كلام حذف شده و معلوم است كه حذف معتمد كلام، سياق را فاسد نموده و شنونده چيزى از آن نمى‏فهمد (دقت بفرمائيد).

و ثالثا- اگر در روايات آمده كه از آن جناب خواستند تا از پروردگارش درخواست اقتراحات ايشان را بكند در صورتى متبع است كه صريح كتاب مخالف آن نباشد و گرنه به خاطر روايت دست از قرآن برنمى‏داريم و قرآن صراحت دارد بر اينكه" لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ"" تا آنكه تو برايمان نهر بشكافى"" أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ" يا آسمان را به زير آورى، سبحان اللَّه اين چه بلندپروازى است در حق تاريخ و روايات آن، كه حتى آن را بر كتاب خدا حكومت داده و در صورت مخالفت و معارضه صريح هم آن را بر قرآن مقدم بداريم.

و رابعا- ادعاى اينكه ذوق سليم خبر بعد از خبر را نمى‏پسندد هيچ وجهى ندارد.

" وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى‏ إِلَّا أَنْ قالُوا أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولًا".

استفهام در جمله" أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولًا" استفهام انكارى است، و جمله" قالُوا أَ بَعَثَ اللَّهُ ..." حكايت حال كفار و وضع اعتقادات ايشان است، هر چند كه عين اين كلام را نگفته باشند.

و انكار نبوت و رسالت با اقرار به ثبوت اله، خود از عقائد بت‏پرستان است كه در عين‏

/ 558