ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا ... وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً".

مراد از" الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ" كسانى‏اند كه قبل از نزول قرآن، خدا و آيات او را مى‏شناختند، چه از يهود و چه از نصارى و چه از غير ايشان، بنا بر اين هيچ جهتى ندارد كه ما آن را به طائفه معينى اختصاص دهيم.

مگر آنكه كسى بگويد: از سياق استفاده مى‏شود كه مقصود از آن، علماى اهل حقند كه دينشان منسوخ نشده باشد و چنين كسانى منحصرا علماى مسيحيت خواهند بود چون قبل از نزول قرآن دين غير منسوخ همان نصرانيت بود و منظور از علماى ايشان آنهايند كه از دين خدا روى برنگردانده و آن را دستخوش تحريف نكردند.

و به هر حال مقصود از اينكه فرمود:" قبل از آن علم داده شدند" اين است كه براى فهم كلمه حق و قبول آن مستعد شدند چون مجهز به فهم حقيقت معناى حق گشته بودند، در نتيجه حق بودن قرآن كريم هم در دلهاى ايشان ايجاد خضوع بيشترى كرده است.

" يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً"- كلمه" اذقان" جمع" ذقن" به معناى چانه است كه محل اجتماع دو طرف صورت است، و" خرور كردن ذقن" به معناى به خاك افتادن براى سجده است، و كلمه" سجدا" نيز همين معنا را بيان مى‏كند. و اگر از ميان جهات مختلف صورت، از پيشانى و گونه و چانه، تنها چانه را ذكر كرده براى اين است كه چانه از ديگر جهات صورت به زمين نزديكتر است و در هنگام به خاك افتادن زودتر به زمين مى‏رسد. و چه بسا كه گفته «1» باشند:" مقصود از اذقان همه صورت است كه به طور مجاز، جزء صورت را بر كل آن اطلاق نموده‏اند".

" وَ يَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا"- يعنى خداى را از هر نقيصه و از آن جمله خلف وعده منزه مى‏دارند. از سياق آيات قبل استفاده مى‏شد كه مقصود از وعده، وعده‏اى است كه خداى تعالى به بعثت و زنده كردن مجدد خلق داده بود، و اين در قبال اصرارى است كه مشركين بر نبودن بعث و انكار معاد داشتند هم چنان كه در آيات سابق بر اين نيز، مكرر نقل شد.

" وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً"- قبلا خرور براى سجده را كه معناى خشوع را مى‏رساند فرموده بود، در اين جمله مجددا آن را به اضافه گريه آورده تا معناى خضوع را افاده كند، زيرا" خرور" به تنهايى تذلل و اظهار حقارت با جوارح بدنى است و" خشوع"

(1) روح المعانى، ج 15، ص 189.

/ 558