ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داستان دو طايفه از مردم اشاره نمى‏فرمايد مگر آنكه تفصيل هر دو را بيان كند، نه اينكه اسم هر دو را ببرد و آن وقت تنها به داستان يكى پرداخته، ديگرى را مسكوت بگذارد، و مورد توجه اجمالى يا تفصيلى قرار ندهد.

علاوه بر اينكه آن داستانى كه گفتيم در روايت راجع به اصحاب رقيم آمده با سياق آيات سابق سازگار نيست و آن مناسبتى را كه داستان اصحاب كهف با آن سياق دارد، ندارد.

پس از آنچه كه در وجه اتصال آيات قصه كهف با آيات قبل گفتيم چنين بر مى‏آيد كه معناى آيه اين است كه" تو گمان كرده‏اى داستان اصحاب كهف و رقيم- كه خدا صدها سال به خوابشان برد و سپس بيدارشان نموده و گمان كردند يك روز و يا پاره‏اى از يك روز خوابيدند- آيت عجيبى از آيات ما است؟ نه هيچ عجيب و غريب نيست، زيرا آنچه كه بر عامه خلق مى‏گذرد، كه سالها فريفته زندگى مادى و زرق و برق آن شده غافل و بى خبر از معاد به سرمى‏برند و ناگهان به عرصه قيامت در آمده زندگى چند ساله دنياى خود را يك روز و يا ساعتى از يك روز مى‏پندارند، دست كمى از سرگذشت اصحاب كهف ندارند.

و ظاهر سياق- همانطور كه قبلا هم اشاره كرديم- اين است كه قصه اصحاب كهف قبل از نزول اين آيات بطور اجمال براى رسول خدا (ص) معلوم بوده، و در اين آيات عنايت در بيان تفصيل آن است، مؤيد اين استظهار اين است كه بعد از اين آيه و سه آيه ديگر آمده كه اجمال قصه را در بردارد و مجددا مى‏فرمايد:" نَحْنُ نَقُصُّ ..." يعنى ما تفصيل داستان ايشان را برايت ذكر مى‏كنيم.

" إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ ... مِنْ أَمْرِنا رَشَداً".

كلمه" اوى" از" اوى" است كه به معناى برگشتن است، البته نه هر برگشتنى، بلكه برگشتن انسان و يا حيوان به محل اقامت و زندگى‏اش تا در آنجا دوباره استقرار يابد. و كلمه" فتية" جمع سماعى" فتى" است، و" فتى" به معناى جوان است، و اين كلمه خالى از شائبه مدح نيست و تقريبا منظور از آن، جوان خوب مى‏باشد.

كلمه" هيئ" از ماده تهيه و آماده كردن است. بيضاوى گفته است كه اصل تهيه هر چيزى پديد آوردن هيات آن است «1». و كلمه" رشد"- به فتحه را و شين- و همچنين كلمه" رشد"- به ضمه را و سكون شين- راه يافتن به سوى مطلوب است. راغب گفته:" رشد" و

(1) تفسير بيضاوى، ج 2، ص 5.

/ 558