بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كار مستغنى از خدا نپندارد، و بداند كه اگر مالك آن عمل و قادر بر آن است خداى تعالى تمليكش فرموده. و او بر آن كار قادرش ساخته. و ايمان داشته باشد به اينكه:" أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً- نيروها همه از خدا است" لا جرم هر وقت تصميم مىگيرد كه عملى را انجام دهد بايد عزمش توأم با توكل بر خدا باشد هم چنان كه خودش فرموده:" فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ" «1» و هر وقت به كسى وعدهاى مىدهد و يا از عملى كه در آينده انجام دهد خبر مىدهد، بايد مقيدش كند به اذن خدا، و يا به عدم مشيت خدا خلاف آن را، و بگويد اين كار را مىكنم اگر خدا غير آن را نخواسته باشد. و همين معنا يعنى نهى از مستقل پنداشتن، خود معنايى است كه از آيه شريفه به ذهن مىرسد، مخصوصا با سابقه ذهنى كه از قرآن كريم در باره اين حقيقت داريم وقتى مىشنويم:" وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ"، آن هم با در نظر گرفتن آيات قبل كه وحدانيت خدا را در الوهيت و ربوبيت بيان مىكرد و همچنين آيات ما قبل اين قصه را كه آنچه در روى زمين است زينت داده خدا معرفى مىنمود، و مىفرمود:" خدا به زودى آنها را به صورت خاكى خشك و بى علف در مىآورد". و نيز با در نظر گرفتن اينكه يكى از چيزهايى كه در روى زمين است افعال آدمى است كه خدا براى انسان زينتش داده و با آن آدميان را امتحان مىكند، كه آيا خود را مالك آن افعال مىدانند يا خير.از همه اينها استفاده مىشود كه منظور از جمله" وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً" اين نيست كه شما كارهاى خودتان را به خود نسبت ندهيد، و اين كارها مال شما نيست، قطعا منظور اين نيست، براى اينكه ما مىبينيم بسيارى از موارد خدا كارهاى پيغمبرش و غير پيغمبرش را به خود آنان نسبت داده، و اصلا امر مىكند كه كارهايى را به خودش نسبت دهد:" فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ" «2» و يا" لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ" «3».پس قرآن كريم اصل نسبت دادن افعال به فاعل را انكار نمىكند آن چيزى را كه انكار كرده اين است كه كسى براى خود و يا براى كسى و يا چيزى ادعاى استقلال در عمل و بىنيازى از مشيت خدا و اذن او كند، اين است آن نكتهاى كه جمله استثنايى:" إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ" در مقام افاده آن است.از همين جا روشن مىشود كه در جمله مذكور بايى به معناى ملابسه در تقدير است، و استثناء هم استثناء مفرغ است كه مستثنى را از همه احوال و از همه زمانها بيرون مىكند و(1) پس هر گاه تصميمى گرفتى با توكل بر خدا انجام ده. سوره آل عمران، آيه 159.(2) پس بگو عمل من براى من و عمل شما براى شما است. سوره يونس، آيه 41.(3) كارهاى ما براى خودمان و كارهاى شما براى خودتان. سوره شورى، آيه 15.