بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين وجه نيز صحيح نيست، زيرا وقتى صحيح است كه مقصود از مشيت خدا اراده تشريعى" طاعت" بوده باشد، و كسى چنين سندى نداده، و هيچ دليلى بر آن دلالت ندارد، حتى در يك مورد از قرآن هم سراغ نداريم كه مشيت به معناى اراده تشريعى خدا باشد در حالى كه مواردى سراغ داريم كه مشيت در آن در مشيت تكوينى استعمال شده، هم چنان كه از قول حضرت موسى (ع) نقل فرموده كه به خضر گفت:" سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً" «1» و از شعيب نقل فرموده كه به موسى گفت:" سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ" «2» و از اسماعيل (ع) حكايت كرده كه به پدرش گفت:" سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ" «3» و در وعدهاى كه به رسول خدا (ص) داده مىفرمايد:" لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ" «4» و همچنين آياتى ديگر.وجه مزبور بيشتر با اصول عقايد معتزله وفق مىدهد، چون معتزله مىگويند: خداى تعالى پس از خلقت بندگان، ديگر مشيتى در كارهاى آنان ندارد تنها دخل و تصرفى كه در بندگان دارد از راه تشريع و اراده تشريعى و خلاصه جعل قانون است، كه اين كار را بكنيد و اين كار مكنيد. و ليكن اين نظريه از نظر عقل و نقل باطل است.يكى «5» از وجوه ديگرى كه در توجيه آيه شريفه آوردهاند اين است كه استثناء مزبور از" فعل" است نه از" قول" كه اگر اينطور توجيه كنيم ديگر احتياجى به تقدير پيدا نمىكنيم، و معنا اين مىشود: و به هر چيز مگو كه" من فردا انجامش مىدهم، مگر آنكه خدا خلافش را اراده كرده باشد، و مانعى جلو من بگذارد" و اين حرف، نظير حرف معتزله است كه مىگويند بنده در افعالش فاعل مستقل است مگر اينكه خداوند مانعى بزرگتر در جلو او قرار دهد، و خلاصه برگشت كلام به اين مىشود كه در باره افعال بندگان راه معتزله را مرو، نظريه آنان باطل است.اشكالى كه ما در اين توجيه داريم اين است كه استثناء را به فعل زدن نه به قول، به آن بيانى كه ما گذرانديم بىاشكالتر و تمامتر است، و ديگر نهى از تعليق استثناء بر فعل وجهى ندارد، چون تعليق استثناء بر فعل در موارد متعددى در كلام خداى تعالى واقع شده، و(1) به زودى ان شاء اللَّه مرا مردى شكيبا خواهى يافت. سوره كهف، آيه 69.(2) به زودى ان شاء اللَّه مرا از صالحين خواهى يافت. سوره قصص، آيه 27.(3) به زودى مرا ان شاء اللَّه از صابرين خواهى يافت. سوره صافات، آيه 102.(4) به زودى ان شاء اللَّه با امنيت تمام وارد مسجد الحرام خواهيد شد. سوره فتح، آيه 27.(5) روح المعانى، ج 15، ص 248.