بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
است، و همچنين وجوه ديگرى كه در اين باره ارائه شده وجوه سديدى نيست.مساله اتصال به سياق آيات قبل و اشتراكش با آنها در سياق تكليف اقتضاء مىكند كه اشاره به كلمه" هذا" اشاره به ذكر خدا بعد از فراموشى باشد، و معنايش اين باشد: اميدوار باش كه پروردگارت تو را به امرى هدايت كند كه رشدش از ذكر خدا بعد از نسيان بيشتر باشد، و آن عبارت است از ذكر دائمى و بدون نسيان. در نتيجه آيه شريفه از قبيل آياتى خواهد بود كه رسول خدا (ص) را به دوام ذكر دعوت مىكند، مانند آيه" وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ" «1» چون به ياد چيزى افتادن بعد از فراموش كردن و بياد آوردن و به خاطر سپردن كه ديگر فراموش نشود خود از اسباب دوام ذكر است.و عجب از مفسرينى «2» است كه كلمه" هذا" را در آيه شريفه اشاره به داستان اصحاب كهف گرفته و گفتهاند: معناى آيه اين است كه" بگو اميد است خداوند از آيات داله بر نبوتم معجزاتى به من بدهد كه از نظر ارشاد مردم به دين توحيد مؤثرتر از داستان اصحاب كهف باشد" ولى خواننده ضعف اين توجيه را خود مىفهمد.و از اين عجيبتر كلامى است كه از بعضى «3» از مفسرين نقل شده كه گفتهاند اشاره" هذا" به فراموش شده است، و معناى آيه اين است كه" از خدا بخواه كه وقتى چيزى را فراموش كردى به يادت بياورد، و اگر به يادت نياورد بگو اميد است پروردگارم مرا به چيزى هدايت كند، كه از آن فراموش شدهام بهتر و نفعش از آن بيشتر باشد".باز از اين هم عجيبتر كلام بعضى «4» ديگر از آنان است كه گفتهاند جمله" وَ قُلْ عَسى أَنْ يَهْدِيَنِ ..." عطف تفسيرى بر جمله" وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ" مىباشد و معنايش اين است كه اگر نسيانى از تو سر زد به سوى پروردگارت توبه ببر، و توبهات اين است كه بگويى" اميد است پروردگارم مرا به نزديكتر از اين به رشد هدايت فرمايد".ممكن هم هست بگوييم وجه دوم و سوم يك وجه است و به هر حال چه يكى باشد و چه دو تا بناء هر دو بر اين است كه مراد از جمله" نسيت" مطلق نسيان باشد، و حال آنكه خواننده عزيز اشكالش را فهميد.(1) خداى خود را با تضرع و پنهانى و بى آنكه آواز بركشى در دل خود در صبح و شام ياد كن و از غافلان مباش. سوره اعراف، آيه 205.(2) كشاف، ج 2، ص 715. و روح المعانى، ج 15، ص 251.(3 و 4) روح المعانى، ج 15، ص 251.