توضيح آيه:" وَ لَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً" كه عدد سالهاى اقامت اصحاب كهف را در غار حكايت مىكند
" وَ لَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً".اين جمله مدت اقامت اصحاب كهف در غار را بيان مىكند كه در اين مدت همه در خواب بودند، و چون طولانى بودن اين خواب مورد عنايت بوده، در اول آيات داستان نيز اشارهاى اجمالى به اين مدت كرده و فرموده:" فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً".مؤيد اين حرف اين است كه دنبال جمله مورد بحث در آيه بعدى فرموده:" قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا"، آن گاه اضافه كرده است:" وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ ..." و سپس فرموده:" وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ". و جز در جمله مورد بحث عدد سالهاى مكث ايشان را بيان نكرده، پس با اينكه در جمله مورد بحث عدد مذكور را معلوم كرده و سپس فرموده:" قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا" و در جاى ديگر فرموده:" قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ- بگو پروردگار من داناتر به عده آنان است" اين خود اشاره به اين است كه عدد مذكور صحيح است.پس ديگر نبايد توجهى به اين حرف «1» نمود كه جمله" وَ لَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ" حكايت كلام اهل كتاب و جمله" قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا" جواب و رد آن است. و همچنين به اين گفته «2» نيز نبايد اعتناء كرد كه جمله" لبثوا ..." كلام خدا و جمله" وَ ازْدَادُوا تِسْعاً" اشاره به قول اهل كتاب و ضمير" هم" راجع به ايشان است، و معناى آيه اين است كه، اهل كتاب نه سال بر عدد واقعى افزودهاند، و آن گاه جمله" قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا" رد آن است.زيرا علاوه بر ناسازگارى آن با مطالب گذشته آنچه از اهل كتاب در باره سالهاى مكث اصحاب كهف نقل شده دويست سال و يا كمتر از آن است و هيچ يك از اهل كتاب سيصد و نه سال و حتى سيصد سال را نگفته است.كلمه" سنين" تميز عدد نيست و گرنه بايد مىفرمود:" ثلاث مائة سنة" چون تميز از صد به بالا مفرد و منصوب است، بلكه به طورى كه گفتهاند بدل از" ثلاثمائة" است، و در اين كلام شباهتى با جمله:" سِنِينَ عَدَداً" كه اجمال قصه را در صدر آيات بيان مىكرد رعايت شده است.و بعيد نيست نكته تبديل كلمه" سنة" به" سنين" زياد جلوه دادن مدت لبث باشد و بنا بر اين آن وقت جمله" وَ ازْدَادُوا تِسْعاً" خالى از يك معنا و بويى از اضراب نخواهد بود، گويا كسى گفته:" در غارشان سيصد سال، آرى اين همه سالهاى متمادى خوابيدند، بلكه نه سال(1) كشاف، ج 2، ص 716.(2) روح المعانى، ج 15، ص 253.