بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
محاوره و گفتگوى ايشان را نقل مىكند، و در آن به معنا و علت قيام آنان اشاره مىنمايد و آن را توحيد و ثبات بر كلمه حق معرفى مىكند، سپس اعتزال از مردم و دنبال آن وارد شدن به غار را مىآورد كه چگونه در آنجا به خواب رفتند در حالى كه سگشان هم همراهشان بود، و روزگارى بس طولانى در خواب بودند.آن گاه بيدار شدن و گفتگوى بار دوم آنان را در خصوص اينكه چقدر خوابيدهاند بيان نموده، و در آخر نتيجهاى را كه خدا از اين پيش آورد خواسته است بيان مىكند. و سپس اين جهت را خاطر نشان مىسازد كه از چه راهى مردم به وضع آنان خبردار شدند، و چه شد كه دو باره بعد از حصول غرض الهى به خواب رفتند. و اما ساختن مسجد بر بالاى غار ايشان جملهاى است، كه كلام بدانجا كشيده شده، و گرنه غرض الهى در آن منظور نبوده.و اما اينكه اسامى آنان چه بوده و پسران چه كسى و از چه فاميلى بودهاند. و چگونه تربيت و نشو و نما يافته بودند، چه مشاغلى براى خود اختيار كرده بودند، در جامعه چه موقعيتى داشتند، در چه روزى قيام نموده و از مردم اعتزال جستند. و اسم آن پادشاهى كه ايشان از ترس او فرار كردند چه بوده، و نيز اسم آن شهر چه بوده، و مردم آن شهر از چه قومى بودهاند؟ و اسم آن سگ كه همراهى ايشان را اختيار كرد چه بوده، و اينكه آيا سگ شكارى بوده يا سگ گله، و چه رنگى؟ متعرض نشده است، در حالى كه روايات با كمال خردهبينى متعرض آنها و نيز ساير امورى كه در غرض خداى تعالى كه همان هدايت است هيچ مدخليتى ندارد شده، چرا كه اينگونه خردهريزها در غرض تاريخ دخالت دارد و به درد دقتهاى تاريخى مىخورد.مطلب ديگر اينكه مفسرين گذشته وقتى شروع در بحث از آيات قصص مىكردهاند، در صدد برمىآمدهاند كه وجه اتصال آيات داستان را بيان نموده و براى اينكه داستانى تمام عيار و مطابق سليقه خود از آب در آورند از دو رو بر آيات نكات متروكى را استفاده نمايند، و همين جهت باعث اختلاف تفسيرها شده، چون نظريه و طرز استفاده آنان از دور و بر آيات مختلف بوده است، و در نتيجه اين اختلاف كار به اينجا كه مىبينيم كشيده شده است.
2- داستان اصحاب كهف از نظر قرآن
آنچه از قرآن كريم در خصوص اين داستان استفاده مىشود اين است كه پيامبر گرامى خود را مخاطب مىسازد كه" با مردم در باره اين داستان مجادله مكن مگر مجادلهاى ظاهرى و يا روشن" و از احدى از ايشان حقيقت مطلب را مپرس. اصحاب كهف و رقيم