معناى" صبر" و" وجه" و مراد از" اراده و طلب وجه خدا" و" دعاى صبح و شام" در آيه:" وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ ..." - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ" «1».

معناى" صبر" و" وجه" و مراد از" اراده و طلب وجه خدا" و" دعاى صبح و شام" در آيه:" وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ ..."

" وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ...".

راغب در مفردات گفته: كلمه" صبر" به معناى امساك و خوددارى در تنگنا است.

وقتى كسى مى‏گويد:" صبرت الدابة" معنايش اين است كه من فلان حيوان را در جايى بدون علف حبس كردم. و نيز وقتى كسى مى‏گويد:" صبرت فلانا" معنايش اين است كه بلائى بر سرش آوردم كه بعدا مى‏فهمد، بلائى كه از آن خلاصى نخواهد يافت. كلمه" صبر" به طور كلى به معناى حبس و نگهدارى نفس است در برابر عمل به مقرراتى كه عقل و شرع معتبر مى‏شمارند و يا ترك چيزهايى كه عقل و شرع اقتضاء مى‏كنند كه نفوس را از ارتكاب آن حبس كرد «2».

كلمه" وجه" از هر چيز به معناى آن رويى است كه به طرف ماست، و ما به سويش مى‏رويم. و اصل در معناى وجه همان وجه آدمى و صورت او است كه يكى از اعضاى وى است، و وجه خداى تعالى همان اسماء حسنى و صفات عليايى است كه متوجهين به درگاهش با آنها متوجه مى‏شوند، و به وسيله آنها خدا را مى‏خوانند و عبادت مى‏كنند، هم چنان كه خودش فرمود:" وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها" «3» و اما ذات متعالى خدا به هيچ وجه راهى بدان نيست، و قاصدين آن درگاه و مريدين اگر قصد او را مى‏كنند بدين جهت است كه او اله و رب و على و عظيم و رحيم و صاحب رضوان است و صاحب صدها اسماء و صفات ديگر.

كسى كه خدا را مى‏خواند و وجه او را مى‏خواهد اگر صفات فعلى او نظير رحمت و رضا و انعام و فضل را منظور دارد آن وقت اراده وجه خدا به معناى اين مى‏شود كه خدا او را به لباس مرحوميت و مرضى بودن در آورد. و اگر منظور او صفات غير فعلى خدا مانند علم و قدرت و كبرياء و عظمت او است، پس منظورش اين است كه با اين صفات عليا به درگاه او تقرب جويد. و اگر خواستى مى‏توانى به عبارت ديگرى بگويى: مى‏خواهد خود را در جايى قرار دهد كه صفت الهى اقتضاى آن را دارد، مثلا آن قدر خود را ذليل جلوه دهد كه عزت و عظمت و كبريايى او اقتضاء آن را دارد، و آن چنان خود را در موقف، جاهل عاجز ضعيف قرار دهد كه‏

(1) بگو غير از خدا كسى مرا از عذاب خدا پناه نمى‏دهد و من ابدا به غير او متمايل نمى‏شوم و تنها مأمن و پناه من ابلاغ احكام خدا و رسانيدن پيغام الهى است. سوره جن آيه 22 و 23.

(2) مفردات راغب، ماده" صبر".

(3) براى خدا اسماء حسنايى است پس او را با آن اسماء بخوانيد. سوره اعراف، آيه 18.

/ 558