ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بدبختى و نكبتش زوال نمى‏پذيرد، اين نيز هميشه و تا ابد هست.

و سبب همه اينها آن فطرتى است كه خدا در نهاد او به وديعه گذاشته كه نسبت به زينت دنيا علاقه‏مند باشد تا او را از اين راه آزمايش كند. اگر آدمى به ياد خدا باشد البته دنيا و آنچه را كه در آن است آن طور كه هست مى‏بيند، ولى اگر از ياد پروردگارش اعراض كند به خودش و به زينت دنيوى كه در دست دارد و به اسباب ظاهرى كه در پيرامون او است دل بسته و به وضع حاضرى كه مشاهده مى‏كند دل مى‏بندد، و جاذبه‏اى كه در اين امور مادى هست كار او را بدينجا منتهى مى‏كند كه نسبت به آنها جمود به خرج داده ديگر توجهى به فنا و زوال آنها نمى‏نمايد. تنها بقاى آنها را مى‏بيند، و هر قدر هم فطرتش به گوش دلش نهيب بزند كه روزگار به زودى با تو نيرنگ مى‏كند، و اسباب ظاهرى به زودى تو را تنها مى‏گذارند، و لذات مادى به زودى با تو خدا حافظى خواهند كرد، و زندگى محدود تو به زودى به پايان مى‏رسد گوش نمى‏دهد، و پيروى هوى و هوسها و طول آمال نمى‏گذارد كه گوش دهد، و به اين نهيب فطرتش از خواب خرگوشى بيدار گردد.

اين وضع مردم دنيا زده است كه همواره آراى متناقض از خود نشان داده. به اين معنا كه كارهايى مى‏كنند كه هوى و هوسشان آن را تصديق مى‏كند، و عقل و فطرتشان آن را تكذيب مى‏كند، و آنان هم چنان به رأى هوا و هوس خود ركون و اعتماد دارند، و همين اعتماد ايشان را از التفات به آنچه عقل اقتضاء مى‏كند باز مى‏دارد.

اين است معنا و جهت اينكه اسباب ظاهرى را باقى و زينت حيات دنيا را دائمى مى‏پندارند، و لذا خداى تعالى كلام ايشان را اينطور حكايت كرده كه او گفت:" ما أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هذِهِ أَبَداً" و چنين حكايت نكرده كه او گفت:" هذه لا تبيد ابدا- اين باغ ابدا فانى نمى‏شود" هم چنان كه از او حكايت كرده كه در باره قيامت گفته:" ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً- گمان نمى‏كنم قيامت آمدنى باشد" و اين طرز حرف زدن مبنى بر همان اساسى است كه در نفى ابدى در جمله" ما أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هذِهِ أَبَداً" بيان نموديم و گفتيم كه تعلق به امور مادى باعث مى‏شود كه آدمى تغيير وضع موجود و قيام قيامت را استبعاد كند. خداى سبحان هر جا كه استدلال مشركين بر نفى معاد را حكايت مى‏كند همه را مبنى بر اساس استبعاد مى‏داند، مثل اينكه گفته:" مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ" «1» و يا گفته‏اند:

(1) چه كسى اين استخوانها راى كه پوسيده است زنده مى‏كند. سوره يس، آيه 78.

/ 558