بيان اينكه در فرض مقايسه، نسبت به اسباب ظاهرى، ولايت از آن خداى حق است و خدا از نظر ثواب و فرجام بهتر است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 13

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيان اينكه در فرض مقايسه، نسبت به اسباب ظاهرى، ولايت از آن خداى حق است و خدا از نظر ثواب و فرجام بهتر است‏

" هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً".

قرائت مشهور كلمه" الولاية" را با فتح واو قرائت كرده، و بعضى «1» آن را به كسره خوانده‏اند. از حيث معنا تفاوتى ندارد. بعضى «2» گفته‏اند: تفاوت دارد زيرا ولايت به فتحه واو به معناى نصرت و به كسره آن به معناى سلطنت و قدرت است، ولى سخن وى ثابت نشده.

كلمه" حق" را بايد به كسره خواند تا صفت" اللَّه" باشد. و كلمه" ثواب" به معناى مطلق اثر و نتيجه است، چه نيك و چه بد چه كيفر و چه پاداش، و ليكن استعمالش در اجر نيك غلبه دارد. و كلمه" عقب" به ضمه عين و سكون قاف و همچنين" عقب" به دو ضمه به معناى سرانجام و عاقبت است.

مفسرين گفته‏اند: اشاره به" هنالك" اشاره به معنايى است كه از جمله" وَ أُحِيطَ بِثَمَرِهِ" استفاده مى‏شود، يعنى در اينجا كه بلاها از هر سو احاطه مى‏كند، و يا در اين هنگام كه بلاها از هر سو احاطه مى‏كند ولايت تنها از آن خدا است. و ولايت در اينجا به معناى نصرت است. پس معنا چنين مى‏شود: در اينجا و يا در اين هنگام كه همه اسباب از كار مى‏افتد تنها ياور انسان خدا است.

و اين معنا هر چند در جاى خودش معنايى صحيح و حق است، و ليكن با غرضى كه سياق آيات در مقام ايفاى آن است مناسب نيست، زيرا سياق آيات مورد بحث بيان اين حقيقت است كه زمام تمامى امور به دست خدا است، و او است كه خالق و مدبر هر امرى است، و غير از او هر چه هست جز سراب و وهم چيزى ديگرى نيست. و اگر خداى سبحان اين سراب موهوم را در نظر آدميان زينت جلوه داده به منظور آزمايش ايشان است. افاده اين معنا غرض آيات مورد بحث است. و اگر آن معنا كه مفسرين گفته‏اند مورد نظر بود، بايد به جاى توصيف خدا به حق در جمله" لِلَّهِ الْحَقِّ" خدا را به قدرت و قوت و عزت و غلبه و امثال آن وصف مى‏كرد، نه به حق كه در مقابل باطل است، و نيز اگر آن معنا مورد نظر بود ديگر محل مناسبى براى جمله" هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً" نبود.

حق مطلب- و خدا داناتر است- اين است كه: ولايت به معناى نصرت نيست، بلكه به معناى مالكيت تدبير است كه معنايى عمومى است، و در تمامى مشتقات اين كلمه جريان دارد كه بيانش در تفسير آيه" إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ" «3» گذشت.

(1 و 2) روح المعانى، ج 15، ص 284.

(3) سوره مائده، آيه 55.

/ 558